ابوعلاف كه برای برطرف نمودن شبهات دینی بطور 24/7 در منزل امام نقی سكونت داشت نقل می كند كه روزی در نزد امام بودم كه دیدم غلامان برای ایشان ناهار زرشك پلو با مرغ آوردند! با تعجب از وی پرسیدم: یا امام مادرم به عزایت، شما كه مردم را به خوردن اشكنه و پیاز داغ دعوت می كنید چرا خود از آن تناول نمیكنید؟
امام فرمودند: خموش ای نابكار! آیا چوپان یك گله نیز همراه با گوسفندان علف میچرد؟ گفتم خیر یابن رسولولا و از پرسش خود نادم گشتم.
حضرت نیز شادمان شد و غضروفهای باقیمانده از استخوانهای مرغ را به عنوان انعام به سویم پرتاب كردند!
Advertisements
راوی: نقی نقوی