از آنجا که علفیه ذوق و هنر لازم برای اعطای لقب به امامان خود را ندارد، ملا به دلایل انسان دوستانه با توجه به عملکرد یا معنی اسامی اصلی این امامان حمام، اقدام به لقب‌سازی برای آنان کرد که بدین وسیله تقدیم می‌گردد:
علی – طالبی الائمه
حسن – سازشکار الائمه
حسین – اغتشاشگر الائمه
سجاد – بیمار الائمه
باقر – گاوچران الائمه
صادق – کذاب الائمه
کاظم – خشمگین الائمه (عصبانی الائمه)
رضا – مایه دار الائمه
جواد – بخیل الائمه
نقی – سیدنا و مولانا و صاحب امورنا گاگول الائمه
عسگری – شوشول الائمه
مهدی – متوهم الائمه
روز چهل و دوم ماه ممة الحجیم سال دوم نقوی – البانمک ملانقرالدین
امام نقی (ع) 
از ملانقرالدین
فوت کن
بیشتر زور بزن دیدی خاموش نمیشه
زور نزن این 12 تا خورشید عالم اند بازم فوت کن!
انقدر فوت کن تا بترکی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بدبخت لعنتی هدفت از این کار چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هنوز از امام هادی میترسید که به حرم و بارگاه مطهرش هم رحم نمیکنید.میدونید با یه انگشت دنیارو زیر و رو میکنه
به به، چه استعاره‌های قشنگی. به نظر من اگر شما کمی بیشتر تلاش کنید حتی میتوانید آیه‌ای مانند قرآن بیاورید.
امام هادی نه، ولی امام نقی با انگشت میانیش اعصاب خیلی‌ها رو خرد کرده!
اگه خاموش نمیشه تو چرا زور میزنی و عصبانی میشی. اسمتو اشتباه نوشتی که. تو اسمت «زیر خواب عرب» ه سید. گنبد نقی تو کون عرب پرستای بی غیرت هفت تومنی مثل تو. یا نق
این که با یه انگشت دنیارو زیر و رو میکنه چرا نمی تونه از بارکاه ملکونیش حفاظت کنه
اولا قرآن مال خداست،خدا هم گفته هیچ بنی بشری نمیتونه آیه ای مثل اون بیاره!!!!!
اگه قرار باشه همه ائمه از معجزاتشون استفاده کنند زندگی عادی ما معنی نداره!یعنی میتونند تا هروقت دوست داشتند عمر کنند،هر کاری دوست داشتند بکنند ولی میخواند به من و تو آدم شدن رو یاد بدن
تو هم دهنتو ببند من بی احترامی نکردما دهن من گشاد تر از تو
معلومه کی زیر عربا خوابیده و کیر وهابی ها رو میلیسه تا واسه شیعه بد بنویسه
پس امام نقی پاتر خارج از Hogwarts نمیتونه معجزه کنه و اگه جلوی Muggleها جادو و جمبل کنه ممکنه توسط دامبلدور توبیخ بشه!
من خوب که فکر میکنم میبینم احتمالا من هم بتونم معجزه کنم، ولی اینقدر بزرگ مرد هستم که برای اینکه در نظم موجود خللی وارد نشه حتی سعی هم نمیکنم!
کس ننه ابوبکر و عمر و علی محمد و فاطمه و عثمان و حسین و هر چی پیرو متعصبشونه
دمت گرم، کس خواهر مادر همشون
اگر قران مال خداست پس چرا اینقدر ایات ضد انسانی و ضد اخلاقی توشه چرا حکم تصرف و تجاوز به زن توشه چرا کشتن مخالف عقیده توشه چرا اینقدر تناقض داره با هم چرا اینقدر ضد زنه….از چه نظر معجزه است هزاران کتاب فلسفی و شعر توسط ادم نوشته که بار عقلی و اخلاقیش از قران بیشتره
وقتی خود پیامبر تو چندجا قران ازش میخوان معجزه بیاره یا سکوت میکنه یا میگه من هم بشر عادی هستم ائمه میخوان چه معجزه ایی بکنن
ولی جدا در مورد اسمت یه فکری بکن خیلی ضایع است!!!بزارش مسلمون با غیرت خیلی بیشتر بهت میاد
هر کسی ،شما که به قرآن خدا اشکال وارد میکنید یه آیه بیارید که ادعاتون ثابت بشه
خداروشکر یه سوره به اسم زن هست و هزاران آیه درباره زن که ارزش زن در دین اسلام رو نشون میده
پیامبر امی بوده یعنی خواندن و نوشتن بلد نبود اما پیامبر 1400سال قبل قرآنی رو به بشر معرفی کرد که از موجودات زنده در کره های دیگر حرف میزد؛از مذکر و کونث بودن گیاهان و هزاران مبحث علمی؛اجتماعی،اقتصادی،نظامی و….. اینا یعنی معجزه!!!!
خدا گفته میخواهید ادعاتون ثابت بشه یه سوره مثل قرآن بیاری،تحدی کنید.ایرانی همیشه با اسلام گره خورده از زمان سلمان محمدی و پادشهان صفوی تا قیام سبز مهدی موعود ایرانی هم سر دین و مذهبش غیرت داره مثل پدر بزرگ و نیاکانش کوروش کبیر!!!!
اما شما صاحب سایت تو که داری نفس میکشی و هنوز زنده ای خودش معجزه است!!!!!در حد معجزه نیستی که واسش حرف بزنی چه برسه به اینکه معجزه کنی،
آقایی که ادعات کون خر پاره میکنه معجزه با شعبده زمین تا آسمون فرق داره!برو خدا روزیتو یه جا دیگه حواله کنه!!!!
مگه وجود موجودات زنده در کرات دیگر اصلا اثبات شده؟!
به نظر من معجزه و شعبده و جادو خیلی هم مشابه هستند. هر چه باشد هیچ کدام خارج از افسانه‌ها جایگاهی ندارند.
با غیرت جان اگر شما هم یه گشتی توی اینترنت بزنی موارد بیشتری پیدا میکنی.
نمونه هایی از شکست الله در این دعوت به مبارزه:
1-در قرآن و اسلام ربا حرام است / دستور اقتصادی قرآن بخشی از محتویات قرآن است و صد در صد باید شامل دعوت تحدی قرآن شود / مسلمانان اکثر کشورها با توجه به علم نوین اقتصاد ربا را آزاد کرده اند و به سپرده های مردم در بانک ها سود می دهند / تحدی قرآن در اقتصاد در برابر علم اقتصادی که محصول دانایی مردم بود شکست خورده است / و حتا حکومت های اسلامی از جمله جمهوری اسلامی در شکست دادن دعوت تحدی قرآن دست داشته اند / زیرا علم نوین اقتصاد را به علم قرآنی اقتصاد ترجیح داده اند .
2- در قرآن آیه 34 سوره لقمان آمده که علم فهمیدن جنسیت جنین در رحم مادر در انحصار خدا است /امروز علم نوین می تواند جنسیت نوزاد را در رحم زن تشخیص دهد و از نظرهمه مردمانی که به سونوگرافی باور دارند تحدی قرآن در این ادعا شکست خورده است / بشر توانسته صاحب دانایی شود که قرآن آن را در انحصار خدا می دانسته /
آیه 34 سوره لقمان علم آگاهی از زمان بارش باران را نیز در انحصار خدا می داند / تمام مردمی که باور دارند معمولن پیش بینی های سازمان هواشناسی در مورد باران و توفان درست از آب در می آید در واقع معتقدند تحدی قرآن در این رابطه از علم هواشناسی که ساخته دست بشر است / شکست خورده است .
3- در بیش از صد آیه قرآن / محل تفکر ادراک و خرد و هوش و دانایی انسان قلب او بیان شده است / مردم قدیم نیز به مانند آیات قرآن گمان می کردند که انسان با قلب تفکر می کند / و از وجود چیزی به نام مغز به عنوان محل ضبط اطلاعات و دانایی و تفکر بی اطلاع بودند / و چنین کاربردی را برای مغز تصور نمی کردند / قرآن به وضوح قلب را محل تفکر می دهند / علم جدید کشف کرده است که مغز محل تفکر و ثبت اطلاعات و دانایی در انسان است / و قلب بر خلاف تصور قرآنی / به زبان ساده پمپی بیش نیست و هیچ نقشی در این رابطه ندارد / دعوت به تحدی قرآن در تمام آیاتی که قلب را محل تفکر بیان داشته / در برابر دانایی مردم جدید که مغز را محل تفکر می دانند شکست خورده است .
4- در قرآن برده داری مجاز شمرده شده است / برده داری یکی از دستورات قرآن و جزو محتویات قرآن است که آیات زیادی از قرآن به آن می پردازد / پس صد در صد در دعوت تحدی قرآن باید روی آن حساب کرد / اسلام گرایان با توجه به یافته های اخلاقی جدید جوامع / برده داری را تعطیل کرده اند / با تعطیلی برده داری تمام قوانین اسلامی که در قرآن در مورد برده داری آمده است تعطیل شده است / در واقع از دید مردم صد سال اخیر جهان یافته ها و دستورات اخلاقی جدید جوامع بشری به دستورات اخلاقی قرآن پیروز شده است / و تحدی قرآن شکست خورده است .
سوره توبه آیه 123
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ.
ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!
آیه زمینی:
يا ايها العاقلون لا تقتلوا الذین یلونکم من المخالفين وليجدوا فيكم رحمة و الانسانیه واعلموا ان الله مع العادلين.
آیات بسیار زیاد دیگری هم هست که میتونی آنلاین پیدا کنی، در ضمن کتاب «الفرقان الحقّ» که ۳۶۶ صفحه هست و حدود ۸۰ سوره داره و برای شکست تحدی قرآن نوشته شده رو میتونی از آدرس زیر دانلود کنی.
http://www.4shared.com/office/paHkqdIN/___-__.html
ای خردمندان، کسانی از مخالفان که در نزد شمایند را نکشید! تا در شما ترحم و انسانیت را بیابند. و بدانید که خداوند با عدالت پیشگان است!
ممنون sniper جان، بخاطر این نوشته‌ی فوق‌العاده.
از دنیا عقبی برو یه سر به سایت و اخبارها ناسا بزن!!!!واسه عمت که آب و هوا پیدا نکردن تو ماه نشون میده موجودات دیگه ای هم زندگی میکنند!!!!!
آخه لااقل بگید دینتون چیه تا راست فهم و درکتون حرف بزنیم آخه اسلام دینه کامله ما باید سطحمونو بیاریم پایین
عموجون زمان موسی(ع)عصا رو زد به زمین تبدیل شد به مار بزرگ به این میگن معجزه!!! از چوب مار به وجود آمد
عیسی(ع) مرده زنده میکرد،دست به چشم نابینا میزد میشد بینا به این میگن معجزه!!!!!
محمد(ص) درخت خشک رو نصف کرد،نصف خشک،نصف تر حرکت داد به این میگن معجزه! ماه رو از وسط دو نیم کرد به این میگن معجزه!!!!
حرکی ادعا داره که شعبده است بره بهترین و حرفه ای ترین شعبده باز ها رو بیاره تا این کارها رو انجام بده
بسم الله……. پدربزرگاتونم مثل شما بودند،هرچی 124000 پیامبر معجزه نشون دادن ایمان نیاوردن الان همون نسل های بعدشونم جاهل اند و زبون نفهم!!!!
وای! آدم نمی‌دونه به اینا چی بگه. بحث کردن با monkey تاثیر بیشتری داره! اول اینکه وجود آب در سیارات دیگر به معنی وجود زیست فرازمینی نیست. بلکه به این معنی هست که انسان ممکنه در آینده بتونه به اونها به عنوان alternativeهایی برای زندگی نگاه کنه. به نظر من با وجود این همه کهکشان، احتمال وجود زیست فرازمینی بسیار زیاد است. اما چنین چیزی هنوز اثبات نشده.
بعد اینکه من از طرف دیگران نمیتونم اینجا صحبت کنم ولی شخصا به دین یا خدائی اعتقاد ندارم و اگناستیک هستم. شما لازم نیست سطح‌تونو پایین‌تر از این بیارید. شما فقط به من توضیح بدید که با پیشرفت‌های علم زیست‌شناسی و گسترش درخت‌های فیلوژنتیک چطور داستان آدم و هوا رو توجیح میکنید؟ اینکه انسان و شامپانزه از نظر ژنتیکی بیش از ۹۹٪ شباهت دارند و شاخه‌های مجاور هم را در درخت فیلوژنتیک به خود اختصاص می‌دهند چه؟ چطور ممکنه از آدم و هوا، نژاد‌های مختلف سیاهپوست، زرد‌پوست و… بوجود بیاد؟
نه خیر دوست من، اسلام فقط با قوانین حقوق بشری مشکل ندارد، با علم هم خیلی مشکل دارد. علم اگر میگوید ما هم یک نوع حیوان هستیم، با تحلیل کورتکس مغز است. علم تفاوت‌ها را pinpoint میکند و نشان میدهد frontal lobe کورتکس ما که مسئولیت تجزیه و تحلیل و decision making را دارد بیشتر از میمون‌های مکک توسعه پیدا کرده است. البته اینطور که از شواهد امر پیداست لوب جلویی بعضی از دوستان توسعه‌ی چندانی هم نداشته است.
جان من از تطبیق اسلام و علم حرف نزنید. اینکه موسی نوح یک کشتی درست کنه و از این همه موجود با این همه تنوع جانوری یک جفت بگذاره تو کشتی رو چه احمقی باور میکنه؟ چرا اراجیف به هم می‌بافید؟ هری پاتر هم با جاروش از زمین بلند میشد، به اون هم میگن معجزه؟ نه نازنین، به اینا میگین داستان، افسانه و در بین عوام کسشر!
اینکه عیسی تونسته مرده‌ای که به نورون‌های مغزیش هوا نرسیده رو زنده کنه، بدون اینکه طرف بره تو کما یا معلول ذهنی بشه معجزه نیست، کسشره. شما که به ملت توصیه میکنید برن سایت ناسا رو نگاه کنند خیلی رو دارید میاید اصلا در مورد قضیه نصف شدن ماه صحبت میکنید. این حرف شما که ۴ تا داستان ردیف میکنی و میگی هرکی شک داره بره شعبده‌باز بیاره مثل همین میمونه که من بگم من به هری‌پاتر ایمان دارم، هر کی مخالفه بره شعبده‌باز بیاره!!! یا اینکه من دیدم دیوید کاپرفیلد از دیوار چین رد شد یا برج آزادی رو غیب کرد، پس بریم بهش ایمان بیاریم. تازه دیوید کاپرفیلد اینها رو جلو دوربین انجام داد، نه اینکه تو کتابایی که ۱۴۰۰ سال از عمرش گذشته. به قول قرآن خودتون، افلا تدبرون؟! خیلی بابا اوضاعتون خرابه!
بابا امام نقی جون چرا خودتو خسته میکنی. یه میمون بذارن تایپ کنه حرفاش معقول تر درمیاد تا این مدافعین بیضه اسلام.
….شخصا به دین یا خدائی اعتقاد ندارم و اگناستیک هستم….
یعنی خودت نقوی نیستی؟
احسنت… احسنت
جالبه حرف از معجزه موسی و عیسی میزنه
باباجون خودتون حرف میزنین خودتونم باور میکنین
اخه هنوز هیچ تاریخدانی همچین شواهدی پیدا نکرده این داستانها فقط تو انجیل و قران وکتابهای مقدس شما اومده اومده
عزیز دل اون کسی که ادعا میکنه باید اثبات کنه من که نباید برم دنبال کریس انجل :D
آقا (شاید هم خانم) غیرتی، تا حالا فکر کردی:
– چطور تو یک طرف دنیا نشستی و این کسشرها رو تایپ می کنی و همه در سراسر دنیا می تونند این کسشرها رو بخونن؟ به این می گن معجزه! اگه تمام 124000 پیامبر جمع شن نمی تونن مثل این را انجام بدن!
– این کامپیوتری که جلوته و داری باهاش این کسشرها رو می نویسی تو هر ثانیه چند پردازش انجام میده؟ به این می گن معجزه! اگه تمام 124000 پیامبر جمع شن نمی تونن مثل این را انجام بدن!
– این برقی که این کامپیوترت مصرف می کنه تا بتونی این کسشرها رو بنویسی چطور تولید می شه و چطور به دست تو می رسه؟ به این می گن معجزه! اگه تمام 124000 پیامبر جمع شن نمی تونن یک ژول الکتریسیته تولید کنن!
– و بالاخره تا حالا اون موخ آکبندتو استارت آپ کردی که بفهمی قرآن پسگویی می کنه نه پیشگویی؟ صدها ساله که کسخل هایی مثل تو نشستن که ببینن دنیا چه پیشرفتی می کنه به از قرآن یه چرندی پیدا کنن و بعد از کلی تعبیر و تفسیر بگن قرآن قبلا گفته بود! اول یه پیشگویی (نه پسگویی) پیدا کن بعد رجز بخون
راستی کارتون سندبادو دیدی؟ فکر کنم سندباد هم پیامبری امامی چیزی بوده! همه داستانهاش پر مار و اژدها و هیولا (بقول تو معجزه) است. اشهدوان سندبا اله و علی بابا ولی الله
آخه شما که آیه اول و آخرشو میزنید و یه کلمه رو تفسیر میکنید واسه خودتون چی میگید؟برید اول با زبان عربی آشنا بشید تا بتونیت از رو قرآن فقط بخونید تفسیر پیشکش
متاسفام که به تورات و انجیل و قرآن توهین میکنید و حرف های پیامبر و قرآن رو بی ارزش و دروغ میدونید!
جناب مدیر سایت موجود زنده حتما نباید انسان باشه،تو میدونی زیر همین پوسته زمین چه موجوداتی زندگی میکنن؟تو فضا هم موجوداتی هستند که ماها ازش خبر نداریم پس وجود آب و اکسیژن نشون میده که موجودات دیگه هم هستند!
رنگین پوستی هم مال شرایط آب و هوا ومحیط جناب فیلسوف،خدا راه و چاه رو نشون داده هروقت عمل نکنیم پست تر از حیوانیم.چون حیوان همیشه حیوانه و محدوده به غرایز طبیعی اش ولی هروقت خدا به من مغز و تفکر داده و ازش استفاده نکنم و بر خلاف دستورات خدا عمل کنم حیوون ارزشش بیشتر از منه!!!!!
جناب مفسر اون نوح(ع) بود که حیوان در کشتی جمع میکرد نه موسی(ع) سوتی نده برو سوادتو زیاد کن بعد حرف بزن!!!!!
خودتم میگی جلو دوربین همش حقه ی تصویر و هماهنگی با آدم های اطراف در تصویر در واقع یه نمایشه!!!!
اگه میتونه ببرش تو یه اتاق در بسته که خودت باش و جادوگر اگه تونست از دیوار رد بشه من از اسلام دست بر میدارم اینا همش حقه بازیه!!!!
.لی پیامبر هروقت جلوشو میگرفتی هرجا که دلت میخواست ازش طلب معجزه میکردی جواب مبداد!!!!
ضمنا تو که نه دین داری نه خدا چرا واسه دین و ادیان دیگران حرف میزنی؟برو دنبال شانپانزه ها ببین بالاخره نسلشون به انسان میرسه یا نه!!!!!!!!!!!!!!
Yeah, you’re right. That was Noah. Apparently, my neurons refuse to learn the crappy names of your fictional characters! I’m so illiterate!
دوست من، اگه شما به صورت تصادفی هر چند وقت یکبار یه چیزی توی روزنامه می‌خونی، من خودم دستم رو فرو کردم تو گل و کارهای بیوانفورماتیک انجام دادم. کل بیولوژی روی نظریه تکامل سوار هست. اینکه هنوز افرادی هستند که داستان آدم و هوا رو به نظریه تکامل ترجیح می‌دهند، من رو واقعا نگران میکنه.
«رنگین پوستی هم مال شرایط آب و هوا ومحیط جناب فیلسوف»
جناب با غیرت یعنی اگر شما بری ژاپن بعد از چند سال چشمات بادومی میشه؟ یا مثلا بعد از چند سال زندگی در آفریقا سیاه پوست میشی؟! شما حتما باید یه همسر ژاپنی داشته باشی تا بچه ات چشم بادومی در بیاد ( با توجه به اینکه نژاد زرد، نژاد غالب هست ) وگرنه فقط با خوردن سوشی و ساشیمی چشمای کسی بادومی نمیشه.
حوا نه هوا نظریه پرداز
کسی هم تو روزنامه مطلب نمیخونه
Look, we’ve got a grammar nazi here! As I said, my neurons are refusing to learn this bullshit. But, I seriously need to read my comments twice before sending them! :D
حالا من نمی‌خوام بحث رو مثل شما در حد غلط املایی گرفتن پایین بیارم، اما «کسی تو روزنامه مطلب نمیخونه»؟!
من راست موها سرت کتاب مرجع خوندم و مقاله منتشر کردم!!!!!!!!!!!!!
این مقاله ها هم تو روزنامه بیشتریاش کار پژوهشی ماست!!!!!!
لااقل دیپلمتو بگیر بعد بیا بنویس تا انقدر غلط املایی و غلط تاریخی نداشته باشی
بنویسید یه جا : موسی حیوون جمع کرد تو کشتیD: حضرت هواD:
هممم. تو روزنامه مقاله پژوهشی چاپ کردید؟! تو روزنامه؟! متاسفم! افرادی مانند شما که هیچ درکی از فضای آکادمیک ندارند بودند که Elsevier را تحریم کردند. به علاوه تعداد زیاد مقاله (if any at all!) میزان مناسبی برای سنجش فعالیت علمی یک شخص نیست. ارزش مجلات علمی بر اساس معیارهایی مانند Impact Factor که تحت تاثیر میانگین ارجاعات به مقالات یک ژورنال است محاسبه می‌گردد. وگرنه شما میتوانید در ژورنال‌های مذهبی نمایه‌شده در ISC هزار تا هم مقاله داشته باشید که کسی به هیچ جایش حساب نمیکند! در نهایت اینکه برای سنجش علمی یک پژوهشگر معیارهایی مانند h-index و g-index وجود دارند که گمان نکنم برای روزنامه‌نگاران محاسبه شود!
دوست عزیز، نحوه دفاع شما از مقدسات واقعا ترحم‌برانگیز است. شما خود را به خاطر چند typo و غلط املایی فاتح میدان می‌دانید؟! چطور است من هم بیایم و مشکلات شما در نشانه‌گذاری سجاوندی را بگویم؟!
من آماده مناظرم ولی باید طرف مقابل اهل مناظره باشه لااقل خدا رو قبول داشته باشه
یه مذهبی رو قبول داشته باشه،ما هزاران مناظره با استدلال آیات قرآن کریم و احادیث ائمه اطهار کردیم و موفق بودیم مشکل شما اینه که هیچی رو قبول ندارید!!!!
راستی کمک موسی(ع) کن حیوونا رو ببره تو کشتی
قربون دستت به هوا هم آب برسون!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
فکر کنم اینکه ما چیزی رو قبول نداریم «مشکل» شماست نه ما!
میدونی قشنگیش چیه؟! اینه که شما نمی‌تونید در مقابل قضیه‌ی درخت فیلوژنتیک، تفاوت‌های کورتکس میمون و انسان یا احمقانه بودن داستان موسی نوح که از همهی گونه‌های جانوری یک نمونه در یک کشتی گذاشته بود، بوجود آمدن نژاد‌های مختلف از آدم و هوا حوا هیچ دفاعی کنید و عوضش افتادید دنبال یک غلط املایی! اگه وافعا اینجوری «هزاران» مناظره‌ی به اصطلاح موفق داشته‌اید، که باید ببینیم تعریف شما از موفق چه چیزی است!
خیلی بامزست میگن باید خدارو قبول داشته باشی تا باهات مناظره کنن؟!!
تعریف اینها از موفق اینه که مثلا بهشون میگی خدا نیست بعد بهت میگن قران گفته خدا هست
پس نتیجه میگیریم خدا هست !!
یا مثلا ازشون میپرسی چرا محمد باید اخرین پیامبر باشه؟
بعد بهت میگن چون قران گفته ! (عجب) بعد قرانو کی اورده ؟ بعد بهت میگن خوب ببین به محمد وحی شده بعد به ما رسیده . یعنی یه جورایی محمد خودش کتابیو اورده که میگه اون اخرین پیامبره .
یعنی من کشته مرده شیوه استدلال شماها هستم .
یا مثلا ازشون میپرسی چرا قران معجزست؟
بعد بهت میگن چون کسی نتونسته مثلشو بیاره. بعد میگی چرا؟ اونوقت بهت میگن چون تو خودش گفته که هیج کس نتونسته حتی یه ایه مثل قران بیاره . حالا سوال ؟ شما از کجا میدونی کسی نتونسته یه همچین چیزی بیاره ؟ بعد بهت میگن چون تو خود قران گفته که اگه همه جن و انس هم جمع شوند نمیتونن یه ایه مثلشو بیارن ( یعنی نهایت استدلال)
به خاطر همین استدلالهای قشنگ هست که اینا فقط با کسایی که خدا یا قرانو قبول دارن مناطره میکنن !!!
آیا می دانید حضرت نوح یک مداح اهل بیت بوده! نام اصلی او سكن یا عبدالغفار یا عبدالملك یا عبدالاعلى (شاید هم عبد النقی) بوده و چون بر قوم خود هزار كم پنجاه سال نوحه می كرد او را نوح ناميدند. تصورشو بکنین یکی هزار سال همینطوری زر بزنه! اون حیوانهای زبان بسته را بگو که تو اون کشتی گیر این پیامبر نویزی زبان نفهم افتاده بودند.
http://www.ghesas85.blogfa.com/post-5.aspx
امام نقی میمیره. شب اول قبر 72 تا فرشته میان سراغش. 2 تاشون سوال می کردن… 70 تاشون حالیش می کردن!
بـــــله من هم كاملا با نظر برادر عزيزم … با غيرت موافقم ببينيد من از يكي از دوستام شنيدم كه اسم خيابوني كه توش برج هاي دوقلو بودن و تو قضيه 11 نقتامبر تركيدند تو قرآن اومده من وقتي شنيدم اول باور كردم بعد جزئياتشو از دوستم پرسيدم گفت كه يه آيه تو قرآن هست كه اگه از اول به آخر بخوني اسم خيابونه ميشه ، كف كردم و شروع كردم به يه كار پژوهشي (به كسر پ و فتح ه ) همينطور كه داشتم قرآن رو سر و ته ميخوندم ديدم كه خدا حتي به كافر ها و آمريكايي ها و مستكبرين غربي هم اونجا كه به صورت رمزي و با حروف مقطعه (به ضم ميم و فتح بقيه كلمات ) گفته كــــــاف فحش داده .عزيزان من ببينيد اصلا 1400 سال پيش آمريكا بود ؟ اما خدا كه همه چيز و بلده همون موقع به آمريكاييا فحش داده پس ديديد كه كور و جاهل و بيسواتيد؟
آخه من آیه از قرآن بیارم هروقت شما قبول ندارید چطوری قبول میبکنید؟؟؟ ابله!!!!!
واسه اون بابایی که بالا نوشته الانشم ئجنسیت جنین رو کاملا درست و به طور 100 درصدی تعیین نمیکنند!!!!!
ادامه آیه رو بخونید مثل زنجیر به هم وصل اند
آیه 127 توبه:…………لا یفقهون(خودت بخون متوجه میشی) درمورد تهمت شما هم اسلام میگوید مراجعه به طاغوت(کافران) حرام است و کافران نجس اند(=کافر کسی که خدارا قبول نداشته باشد=ریشه کفر:پوشاندن)
و قطعا انسان و جامعه عاقل دشمن خود را ناز نمیکند،با او مبارزه میکند!!!!!!!!!!
فیلسوفان توجه کنند شرایط آب هوایی(آفریقا) تابش نور خورشید رنگیزه های بدن را فعال میکنند و یا آنها را دچار تغییر میکنند،و به مرورو زمان رنگ پوست عوض میشود(به یه شب دو شب نیست،به سوشی و… هم نیست)
قرآن معجزه است چون پیامبر سواد خواندن و نوشتن نداشته،و این کلمات از یک فرد امی یعنی معجزه!!!چون پیامبر هم خاتم الانبیا بوده معجزه حضرت به صورت مکتوب و علمی درآمده تا سندی باشد بر نبوت ایشان در نسل های بعد!!!!تو که تو قشنگی استدلال ما کف کردی و ادعا میکنی یه آیه بیار….(بزرگ تر از تو هم نتوستند و نخواهند توانست)
بسیاری از اندیشمندان اعتقاد دارند منظور از قرآن که گفته آدم و حوا اولین انسان ها بوده اند،منظور انسان به شکل امروزی و حال وگرنه انسان نسل تکامل یافته میمون بوده و حتی روی دستان خود راه میرفته و نمیتوانسته بدود!!!!
منظور از آدم و حوا انسان به شکل امروزی است
همه ی حیوون ها نبوده و بعضی از حیوون ها بوده!کلشون هم نبودند و یک جفت برای بقا و تکثیر نسل!!!!!!!
شما یه دین انتخاب کنید تا من با زبون خودتون حرف بزنم!شما دیگه چقدر ابله اید لااقل شیطان دین داشته و مسلمان بوده (اعراف آیات 19 به بعد) بازم صد رحمت به شیطان!!!!!!!
هوا و حیوون ها موسی چطورند؟سلام برسون
ultrasound برای تعیین جنسیت بچه بسیار دقیق عمل میکند. البته دقت آن بستگی زیادی دارد که در هفته‌ی چندم حاملگی سونوگرافی صورت میگیرد. جنسیت بچه آنقدر ارزش ندارد که برایش تصویر برداری با قدرت تفکیک بالا انجام دهند. به عبارتی دیگر کسی از MRI برای تعیین جنسیب استفاده نمیکند! با این حال ultrasound کارهای مهم دیگری هم انجام میدهد: از جمله زمان حاملگی و در نتیجه زمان زایمان را تخمین زده و مشکلات ممکن در زایمان یا وضعیت کودک و… را به ما اطلاع میدهد. اما قضیه این نیست که دقت سونوگرام چقدر است، قضیه این است که حرف قرآن نقض میشود. جالب زمانی میشود که می‌خواهند پروسه‌ی cloning انجام دهند. در آن حالت انسان زودتر از الله جنسیت offspring را می‌فهمد!
این قضیه‌ی سیاهپوست شدن آدم با زندگی در آفریقا دیگر واقعا یک جک هست. بله دوست عزیز، منم اگر برم پوستم رو برنزه کنم رنگ پوستم تیره میشه، اما اگه بچه‌دار بشم بچه‌ام سیاهپوست میشود؟! شما تاحالا نوزاد سیاهپوست ندیدید؟! نوزاد سیاهپوست هم بر اثر تابش نور خورشید رنگ پوستش تغییر کرده؟! خصوصیات ما در رشته‌های DNA نگهداری می‌شوند و در طول زندگی ما تغییر نمیکنند. اگر من داست راستم قطع شود، فرزندم بدون دست راست یا با دست راستی کوتاه‌تر به دنیا می‌آید؟! این قضیه‌ی شما برمی‌گردد به داستان معروف زرافه‌های گردن‌دراز. به دیدگاه شما Lamarckian میی‌گویند. ژان باپتیست لامارک عقیده داشت که نیاز و تمایل زرافه‌ها به خوردن برگ‌های روی درختان بلند باعث میشود که گردن آنها به مرور بلند شده و این خصوصیات (یا traits در ترمینولوژی زیست‌شناسی) به نسل بعد انتقال پیدا کند. اما سالها بعد داورین با نظریه‌ی «انتخاب طبیعی»، نظریه‌ی «تغییر شکل» لامارک را رد کرد؛ نظریه‌ای که امروزه زیست‌شناسی پیشرفته هم آن را کاملا تائید میکند. داورین اعتقاد داشت که زرافه‌هایی که گردن کوتاه‌تر داشتند به خاظر گشنگی محکوم به فنا بودند و اینطوری بود که زرافه‌هایی قدبلند باقی می‌ماندند که فرزندانشان هم اکثرا بلند قد میشدند. اینکه چطور از دو زرافه کوتاه یک زرافه‌ی بلند قد (یا بالعکس) زاده میشود، برمی‌گردد به رویدادی به نام mutation. اگه بیشتر خواستید در این باره بخونید می‌تونید یک textbook بیولوژی تهیه کنید. برای آشنایی بهتر با تاریخچه علم ژنتیک به شما توصیه میکنم در مورد آزمایش‌های مندل روی گیاهان مطالعه کنید. مندل که پدر علم ژنتیک حساب میشود یک کشیش اتریشی بود که نه خودش و نه دیگران تا سالها پس از مرگش از اهمیت کارش مطلع نشدند. امام صادق و امام باقر شما که این همه به علم و دانش معروف بودند به اندازه‌ی مندل هم نتوانستند علم را جابه‌جا کنند.
بخش‌های آخر متن شما واقعا خنده‌دار و تا حدی ترحم‌برانگیز است. ما دین انتخاب کنیم که بعد شما بیایید آن دین را بکوبید؟! بعد برای «منطقی‌تر» کردن صحبتتان استدلال میکنید که شیطان هم دین داشته؟! شیطانی که به نظر ما افسانه است و وجودش به اندازه‌ی الله تخیلی است؟! صحبت‌هایی میکنید که من را در شک فرو می‌برد که اصلا بحث کردن با شما ارزش وقت تلف کردن دارد یا نه!
امام نقی،
وقت خودتو صرف این بابا نکن ! اگه آمیب هم به این اینترنت،کتابها و منابع مختلف دسترسی داشت تا حالا عقلش بکار افتاده بود ولی این یارو بعد این همه بحث مثل پت و مت دور خودش می چرخه و همون حرفهای قبلی رو تکرار می کنه! این چند روزه خیلی به مخش فشار آورده ولی فقط به اون اشتباه تایپی پی برده و به عنوان بزرگترین دستاوردش مدام تکرار می کنه. پیشهاد می کنم همه چند غلط املائی در نوشته ها استفاده کنیم این بابا دلش خوش باشه! لطفا همکاری کنین جای دوری نمی ره این بابا مستحقه! من خودم شروع می کنم:
ای کثانی که عیمان آورده اید کاش به جای ایمان «اقل» میاوردید به شدت بهش اهتیاج دارید.
راصط میگید دوصت عضیض! با اینحا بهص علمی فائده نراده.
«فیلسوفان توجه کنند شرایط آب هوایی(آفریقا) تابش نور خورشید رنگیزه های بدن را فعال میکنند و یا آنها را دچار تغییر میکنند،و به مرورو زمان رنگ پوست عوض میشود(به یه شب دو شب نیست،به سوشی و… هم نیست)»
با غیرت جان، یعنی یک آمریکایی سفید پوست بعد از مثلا ۵۰ سال زندگی در زئیر سیاه پوست میشه؟!!!! آفریقایی‌ها شکلِ ججمه شون هم کاملا با یک ککیژن فرق میکنه. از نظر شما آب و هوا یا نوع تغذیه باعث این تغییر شده؟!!! پس چرا این اتفاق برای سفیدپوستهای آفریقای جنوبی بعد از ۱۰۰ سال نیفتاده؟ یا ایرانیهای نسل سوم در ژاپن ( در صورتی که شریک زندگیشون ایندیجینس نبوده ) چشمهاشون بادومی میشه؟!!! اگر اینطور فکر میکنی، بهترِ که این فیلم نشنال جئوگرفیک به نام The Human Family Tree رو حتما ببینی.
من تصمیم داشتم هیچوقت اینجا تو این سایت هیچ کامنتی نگذارم، اما این سلسله بحثی که اینجا خوندم واقعا اجازه نمیده ساکت بمونم و میخوام فقط یه جمله بگم.
آقا یا خانم «ایرانی با غیرت» خیلی گاوی !!!!!!!!!
(ببخشید من در فلسفه و منطق و علم اصول و ادیان کار کردم,اطلاعات بیولوژیکی درخوری هم ندارم)
اصلا ما لامارکین نیستیم,بنابر نظریه داروین و انتخاب طبیعی و جهش ژنتیکی،
آیا امکان ندارد که برای مثال نسل من سفید پوست به آفریقا مهاجرت کرده و تغییراتی در نسل های آنان پیش بیاید و در اثر محدودیت های طبیعی،آن گروهی شانس بیشتری برای زنده ماندن پیدا کنند که بدنشان تغییرات مناسب با طبیعت پیدا کرده(مثلا مثلا رنگ تیره برای شدت آفتاب استوایی و دفع اشعه های مضر مناسب باشد) که این تغییر مناسب هم حاصل جهش ژنتیکی باشد و ما بقی تغییرات ژنتیکی که تأثیر چندانی در بقاء ندارند و بود و نبودشان تفاوت نمی کند به خاطر وجود متضادهایشان،دیگر به چشم من و شما نیایند و مشخصه ی نژادی نباشند.
ببینید لازمه حرف شما این است که تکامل و جهش امکان ندارد رخ بدهد و همه چیز در رشته ی DNA پدربزرگ هر نسل از پیش تعیین شده است و امکان تخطّی هم وجود ندارد.درست متوجه شدم؟
ثانیا شما واقعا یقین دارید که امکان ندارد از کسی که هیچ کدام از اجدادش تیره پوست نبوده اند و خود و همسرش و همپنین اجداد همسرش نیز تیره پوست نبوده فرزند تیره پوست(لزوما نه سیاهپوست) به دنیا بیاید؟
برعکس دوست من، کسی که تمام اجدادش هم سفید‌پوست بودند ممکن است فرزند تیره‌پوست به دنیا آورد. ژن‌های پدر و مادر در مرحله‌ی crossover با هم ترکیب می‌شوند. اما در ترکیب آنها یکسری اختلالات که به آنها mutation گفته میشود رخ میدهد. mutation در طول چند میلیون سال میتواند دو موجود از یک والد مشترک را تا حد زیادی از هم متفاوت کند.
ادمین عزیز همونطور که گفتی mutation در طول میلیونها سال اتفاق میفته. ولی ادیان ابراهیمی عمر انسان رو ۶۰۰۰ تا ۷۰۰۰ سال میدونند. نکتهِ بحث من هم همین بود.
من فقط به دوستان مسلمان اینو میگم: اگر خرد ندارید حداقل آزاده باشید. شما به طور حتم قرآن رو بهتر از مفتی‌های عربستان و مصر و عراق نمی‌تونید درک کنید. ویدئو زیر رو ببینید تا متوجه منظورم بشید.
احمق ها چقدر خرید؟؟؟؟؟؟؟؟
رنگ پوست از نسل های قبلی به خودشون میره،فکر کرده بوم رنگ با آفتاب و مهتاب سیاه سفید بشند،لااقل دیپلم تجربی میگرفتید اینا رو تو زیست نوشتته!!!!!
هر وقت تو نه خدا قبول داری نه شیطان من چیکار کنم؟؟؟؟
ابله اصلا میخوای خدا بگه ندییده 50 پسره یا دختر؟کی میمیره؟اسمش چیه؟ همون هیچی رو قبول نداری
ان الله علی کل شیء قدیر!
عموجووون تو همین جا چهار تا کس خل دورت جمع کن به کس شعرات بخندند،ما هم تو قیامت به ریش تو میخندیم!!!!!!
موظف عزیز دستت درد نکنه اینا ابله اند هیچی تو کتشون نمیره!!!!به خر بگی لااقل عرعر میکرد یعنی فهمیدم!!!!
راستی تو که خدا رو قبول نداری چطوری آفریده شدی؟به دنیا اومدی؟DNA رو هوا بودند؟؟؟؟
درسته ریشه و بته نداری!حرووم زاده ای و سردر گم بابات ولی کی تورو آفریده؟چطور نفس میکشی؟کی میمیری؟کی عمرتو میگیره؟؟؟؟؟؟
اینا رو هواست یا حوا؟؟؟شایدم تو کشتی موسی!!!!!!!
ببین دادا… من دفعه اولمه این سایتو میبینم… عزیزم اعصاب خودتو خورد نکن… بنیان فکری شما با کسایی که این سایتو ساختن فرق داره… میای اینجا اعصابت خورد میشه… چهار تا فحش میدی بقیه رو هم درگیر میکنی… اینقدر سایت هست از معجزات و اماما چیز نوشته … برو هرچی میخوای اونجا کامنت بزار…
یک فیلم مستند درباره نقد تئوری داروین دیدم که آقایان Professor Phillip E. Johnson وDr. Paul A. NelsonوDr. Dean H. KenyonوDr. Michael J. BeheوDr. Stephen C. Meyer پایه ی علمی کار بودند(ببخشید خودتان در اینترنت دنبالش بگردید من فرصت نکردم)
با تشکر از آقای ایرانی با غیرت که واقعا غیرت در این روزگار کمیاب شده.
آقایان ادمین و امثال ادمین!
شما که قرار است ناجی مردم ایران شوید آن هم با این اسلحه ی رقت انگیز و پر از اشمئزاز,
کاش کمی فلسفه و عرفان می خواندید تا از این اگناستیسم و ندانم گرایی بیرون می آمدید.
ببینید اصلا این منطقی هست کسانی که سؤال به این مهمی(آیا خدا هست؟) را هنوز جواب نداده اند(لازم نیست اگر خدا را پذیرفتید پیامبرانش را بپذیرید،ما در همین حد ابتدایی هم راضی هستیم) و در نتیجه جهان شناسی صحیحی ندارند بیایند برای ما ایدئولوژی و احکام عملی تعیین کنند،کاش آتئیست و خدا نا باور بودید(در کفر لااقل اعتقاد به نبودن خدا هست)،
شما که هیچ اعتقادی ندارید آن هم در این مسأله به این مهمی ،چگونه و چرا به دنبال سلب اعتقاد مردم ایران هستید؟
(اگر کسی اعتقاد به خدا و ربوبیت و وحدت و واحدیت و قدرت و عدل و کمال خدا داشته باشد,کمی هم گوش به فرمان او می دهد, با واسطه نبوت یا عقل یا شهود و همچنین توحید او سبب می شود خود را مؤظف بدانیم که آن خواسته ای که واحد است را به اجرا در آوریم نه اینکه به اسم دموکراسی هر عقیده ی متضادی مورد رضایت خدا و حق باشد(=پلورالیسم){البته وظیفه یکسان سازی و جهاد ابتدایی بر امام معصوم از گناه و اشتباه است.}شما به این بگویید نظام توتالیتر اما این نظام وحدت گراست ضرورت وحدت را حتی در نظم نوین جهانی درک کرده اند اما غایتش خدا نیست)
(اگر به معاد اعتقاد داشته باشید نه به یک کهکشان دیگر بلکه به باطن و حقیقت دنیا(ظاهر) اعتقاد پیدا کرده اید
يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ سوره روم آیه6
مرحوم علامه طباطبایی در المیزان و علامه طهرانی در معادشناسی مباحث عقلی زیبایی درباره معاد ذکر کردند که ای کاش برای مبارزه به نقد آنها می پرداختید،اگر معاد اثبات شود مانع پوچ گرایی و آزادی مفرط فردی یا اجتماعی می شود)
(کمی هم در فضای عرفانی نفس بکشید،روحتان(اگر به روح اعتقاد دارید)یا افکارتان خیلی زمخت و بدقواره است)
,بهتر نبود اوّلا در زمینه متافیزیک و اثبات یا نفی خدا مهارت داشتید سپش به جنگ با تئوکراسی می آمدید؟؟
آقایان اگناستیک لطفا به جای ترحم بر دیگران یک مقدار بر خود ترحّم کنید,من هم اگر خود را برای این کار ها موظف می دانم باور کنید بیشتر نسبت به خودم تا دیگران احساس وظیفه می کنم.
بیچاره مردم ایران که مجمعی از جهلا و ضعفا وحقرا (که توسط حضرت ماهواره و جناب اینترنت مورد وحی و الهام قرار میگیرند)،رسولان فرهنگی ایشانند
(من پیشنهاد خودم را قبلا هم به شما داده امم،اگر می خواهید تخریب کنید لطفا سایت علمی پژوهشی نیز راه اندازی کنید تا برهان و استدلالتان را ببینیم،من که حسابی حالم به هم خورد از این شیوه ی جنگیدن شما)
پس بیایید ابتدا پایه های اعتقادی خود را قوی کنیم سپس به تخریب آنچه که فکر می کنیم مضر است، بپردازیم.
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه,السلام علیک یا علی ابن محمد النقی الهادی ,السلام علیک یا حجة بن الحسن المهدی
همین؟! آخرش این بود که بگید یه جایی یه فیلمی دیدید؟! باشه، منم یه جایی یه فیلمی دیدم که همه چیزایی که شما بهش اعتقاد دارید رو رد میکرد!!!
ما قرار نیست برای کسی راهبردی مشخص کنیم. به نظر من مشکل از حکومت و آخوند نیست. آخوند هم یک انسان است مانند ما؛ آنچه او را متمایز میکند اطاعت کاملش از اسلام است. من اگناستیک هستم چون نمی‌توانم وجود نداشتن چیزی خیالی را اثبات کنم. من به شما میگویم در انتهای یکی از کهکشان‌ها موجودی وجود دارد که صدها دست و پا دارد! شما چطور نبود او را اثبات میکنید؟
ایکاش شما هم به جای تنفس در محیط عرفانی‌تان و خلسه و دود مواد مخدر کمی منطق داشتید. هیچ کس شما را مجبور نکرده که به سایت ما بیایید. به هر حال با وجود اینکه این سایت در ایران فیلتر است، این دشواری را به خود می‌دهید و به اینجا می‌آیید. پس از آزادی بیانی که به شما می‌دهیم لذت ببرید.
السلام علیک یا قائم آل محمد
ایول به رفیق خودم موظف
قشنگ گفت حضرت اینترنت و ماهواره!بابا اینا کود هم بارشون نیست چه برسه به درس و ایدیولوژی کمپل و زیست و…..اینا هنر کرده باشند تا پنجم دبستان سواد داشته باشند!دور و بری هاشم همین طورند!!!!!!!
هیچ دشواری هم نداره همین فردا پس فرداست سایتت و خودت با هم برید تو کون خر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ولی نظریه ای که همه اندیشمندان رو محو خودش کرده اینه که بابات کی بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی حرفه ها از هر نسل و نژادی یه ژن داره!!!!!حروم زادگی هم حدی داره توهم تو همه چی حدت بالاست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
میگن حیوونا کشتی موسی هم تو نسل تو شریک اند!!!!واه بابا گلی به جملات حرومی!!!!!!!
به سلامتی مشخص شد که با منطق با اینها صحبت کردن چه نتیجه‌ای دارد. همین دوست با غیرتمون اول دم از بحث جدی میزد و وقتی کم آورد شروع کرد به فحش دادن و مایه گذاشتن از باسن خر! ببینید ما با چه فرهیختگانی طرفیم!
کم نیاوردم من هرچی میگم تو هیچی قبول نداری
لیست چیزایی که قبول داری رو بنویس من راجع به اونا حرف میزنم!!!!!!!!
من خیلی چیزارو باور اما برای باورهام استدلال میارم , و اتفاقا همیشه سعی میکنم باورهامو با واقعیت بسنجم
مثلا من به این باور دارم که نباید دروغ گفت یا دزدی کرد یا تجاوز کرد و خیلی باورهای اخلاقی دیگه اما
دلیل این باورهای من اصلا این نیست که مثلا چون خدا گفته بلکه به این خاطره که من میدونم تنهایی زندگی کردن سخت تر از در اجتماع زندگی کردنه و هچنین میدونم که برای در اجتماع زندگی کردن باید کاری کنم که دیگران به من اعتماد کنند و همچنین باید به دیگران اعتماد کنم و اگر قرار باشه مثلا دروغ بگم یا دزدی کنم دیگران به من اعتماد نخواهند کرد پس خیلی ساده میفهمم که باید اخلاق رو رعایت کنم . و دیگر اصلا نیاز نیست برای رفتن به یه جایی مثل بهشت ادم با اخلاقی باشم.
من وجود یه مجودی مثل خدارو صرفا یه فرضیه میدونم که هر اثباتی هم که براش خوندم رد شده.
مورد 2:
مشکل ادیان اینه که هیچ وقت درمورد چگونگی اتفاق افتادن یک پدیده حرف نمیزنن و این خیلی مهمه
به خاطر اینکه حرف زدن درمورد چگونه رخ دادن یک پدیده است که باعث میشه ما بفهمیم این پدیده واقعیت داره.
یک مثال میزنم:
موسی عصاشو میندازه و این عصا تبدیل به مار میشه
حالا من یک سری سوال دارم؟
1: چجوری و با چه نیرویی و به چه مقدار به یکباره پیوند بین اتمها در ملکولهای چوب شکسته میشه تا دیگه چوبی وجود نداشته باشه؟
2: با چه نیرویی و به چه مقدار همون اتمها شروع میکنن باهم ترکیب شن تا تا تازه تبدیل به پروئین شن که بعدش این پروتئینها ساختار پیچیده ای مثل DNA مار رو حالا درست کنند؟(جالبه دینداران در اصل باور دارن ملکول DNA در جریان موسی در عرض چند دقیقه درست شده ولی حاضر نیستند باور کنند که این ملکول در عرض 4.5 میلیارد سال تکامل پیدا کرده)
تازه بعدش سلولهای پوست ,گوشت,دستگاه گوارش و سیستم عصبی مار تشکیل شده وهمه ی این اتفاقات در عرض چند ثانیه یا چند دقیقه اتفاق میفته. من میخوام بدونم شما که به این باور داری برای من توضیح بدی چه نیرو
-هایی در این فرایند دخیل بودن و مقدار این نیروها مثلا چه مقدار بوده؟ یا مثلا در فرایندهای شیمیاییش چه
کاتالیزورهای خاصی وجود داشته که یه دفه اینقدر سریع یه تیکه چوب میشه مار!!
من یه بار یه همچین سوالی رو از معلم دینی پرسیدم و اون در جوابم فقط گفت » به اذن خدا این اتفاق افتاده»
البته این پاسخ هیچ وقت قانع کننده نیست بلکه مسئلرو مبهم تر میکنه چون تازه شما میپرسی «اذن خدا چیه؟!!»
قسط از گفتن این مثال اینه که بگم ادیان هیچ وقت درمورد چگونه رخ دادن پدیده هایی که در اونها هست حرف نمیزنن ادیان فقط ادعا میکنند اونهم ادعاهای شگفت انگیز اما مسئله اینجاست که ادعاهای شگفت انگیز شواهد شگفت انگیز میخواد(جمله اخر مال کارل سایگان نویسنده و کیهانشناس میباشد).
یه مقدار هم در مورد دینداران بگم: دینداران کسانی هستند که اول یک مسئلرو باور میکنند بعد تازه بعضیاشون میخوان اون مسئلرو اثبات کنند در صورتی که انصاف حکم میکنه که ما برای اثبات یک مسئله اول یک مسئلرو صرفا فرض کنیم (و اگر هم تا حالا باور داشتیم این باور رو بزاریم کنار و اون رو تبدیل به یک فرض کنیم) بعد هر شکلی که میتونیم این فرضیرو نقد کنیم و مورد ازمایش قرار بدیم و تازه بعد از اون صرفا حق داریم به همون اندازه که فرضیه از ازمایش سربلند بیرون اومد اون رو باور کنیم .
یه نکته دیگه این دوست با غیرتمون هی میاد میگه محمد بی سواد بوده و قرانو اورده پس قران معجزست.
سوال اینجاست کی گفته محمد بی سواد بوده؟ ( خواهشا در جواب نگویید قران)
نکته اخر: هرجا گفتند دین با علم ساز گار است بدونید که گوینده یا احمق است یا شیاد چون علم در مورد چگونگی
رخ دادن پدیده ها حرف میزند و به همین دلیل به واقعیتها میرسد اما دین در مورد چیزی که حرف نمیزند همین
چگونه رخ دادن است.
ممنون دوست عزیز بخاطر وقتی که برای نوشتن این متن گذاشتید.
من سوال آخر شما رو کاملتر کنم با اجازه.
یه نکته دیگه این دوست با غیرتمون هی میاد میگه محمد بی سواد بوده و قرانو اورده پس قران
معجزست.
سوال اینجاست کی گفته محمد بی سواد بوده؟ ( خواهشا در جواب نگویید قران)
دوم اینکه کی گفته قرآن رو محمد آورده؟ در زمان عمربرای اولین بار شروع کردن به نوشتن قرآن. اونم تعداد زیادی آدم که ادعا می کردند حافظ قرآن هستند. این رو اگه نمیدونی باید بری اطلاعات دینی خودت رو قوی تر کنی. پس هیچ دلیل محکمی وجود نداره که قرآن اصلا کلام محمد باشه چه برسه به اینکه بخواد کلام خدا باشه.
البته واقعا قرآن چیز خاصی هم نیست، در حد حرف های همون عرب های بیسواد 1400 سال پیش هستش. من که عربی نمیفهمم اما ترجمه فارسی رو کامل خوندم. اگه من حداقل میدیدم تو قرآن به جای اینکه بگه کوه ها میخ هایی هستند که زمین رو نگه داشتند، میگفت ای کسانی که ایمان آورده اید یه چیزی وجود داره به اسم برف که سرده و از آسمون میاد، بهش اعتقاد پیدا می کردم و میگفتم معجزه هستش.
خلاصه اینکه دوستان خوب لطفا با این مسلمون ها بحث نکنید. چون شرط اول مسلمونی اینه که عقل رو ببندی و دهان رو باز کنی.
در زمان پیامبر کل شبه جزیره عرب فقط 10 نفر سواد خواندن و نوشتن داشتند!!!!(علم نداشتند ها فقط میتونستد بخونند و بنویسند)رسومات جاهلیت عرب باعث شده بود که پی علم نروند و پیامبر هم امی بوده(امی=ریشه ام=مادر و امی یعنی کسی که فقط از مادر خود چیز میدانسته)
قرآن طی 23 سال بر حضرت محمد نازل شد و حضرت علی و اصحابشان قرآن رو حفظ میکردند ومینوشتند که به این افراد حافظان وحی و کاتبان وحی گفته میشده و روش حفظ مستلزما مناسب نبوده زیرا حافظان در جنگ ها و ….کشته میشدند و ازبین میرفتند!!!
قرآن هوم به اذن خدا و اهتمام پیامبر و اصحابش در جمع آوری و نگه داری از آن دچار هیچکونه اختلافی نیست!
قرآن در پاسخ به شما میگوید اگر قرآن غیر از خدا بود اختلاف زیادی در آن میدید(فرضیه های دانشمندان رو دیدید که چقدر عوض میشه و یا نویسنده ای کتابی بر علیه کتاب قبلیش چاب میکنه،ولی قرآن هیچ جا حرفاشو نقض نکرده در طی این 23 سال و 6000 آیه)
اگه این اتفاق های موسی و … نمی افتاد که بهش نمیگفتند معجزه(معجزه=ریشه عجز=ناتوان) معجزه 4 تا شرط داره:به اذن خدا-سندی بر نبوت-متناسب با شرایط زمان و مکان-همراه با تحدی
اینکه انسان از دروغ و تجاوز و ظلم بدش میاد ویژگی فطری همه ی انسان هاست وربطی به اعتقاد کسی نداره
جالبه!پیامبر می فرمایند بع دنبال علم بروید حتی در چین(این یعنی اسلام مخالف علمه؟؟؟!!!!) کتاب نهج البلاغه و غررالحکم پر است از حدیث برای طلب علم و مبحث های علمی(این یعنی اسلام مخالف علمه؟؟؟!!!!) و هزاران کتاب و دعاها و مناجات ها که به پروردگار میگوید:خدایا،درب های علم را به روی من بگشا و به من فهم و بصیرت بده(این یعنی اسلام مخالف علمه؟؟؟؟!!!!!)
الان همه جای دنیا برای درمان ناباروری خود به ایران می آیند چون مطمئن اند که ایران با رعایت کامل موازین شرعی و دینی این مشکلات رو حل میکنه و 100 درصد بچه حلال زاده است(شرع و دین در کنار علم)(این یعنی اسلام مخالف علمه؟؟؟؟!!!!)
در پاین اینکه مسلمون فکر نداره و …… باید بگم الان علم دنیا مدیون مسلمان هاست(جنگ صلیبی اروپایی ها کتاب های علمی مسلمانان را جمع کردند و در آینده به نام خودشون زدند،جالبه اسم های لاتینشم ریشهی عربی داره مثل شیمی،جبر وچقدر اندیشمند مسلمان؛ابن سینا،زکریا رازی،جابر بن حیان(شاگرد امام صادقی که شما ادعا دارید با علم مخالف بودند))
فکر کنم شما بی فکرید خواهشا از گذشته مطالعه کنید بعد بیایید بحث کنید مثل این بابایه نگید موسی کشتی ساخت و حیوون جمع کرد!!!!!!!!
شما عقلتونو تعطیل میکنید و دهنتونو باز میکنید(اینجوری که پیداست)
شما یک سری شواهد تاریخی میاوری که مستلزم اثبات هستند حداقل سند و مرجع خود را در مورد تعداد باسوادان شبه جزیره عربستان بگویید و بگویید طبق کدام امارگیری شما چنین اعدادی بدست اوردید؟
در مورد اینکه در قران تناقض نیست باید بگویم اولا اینکه در کتابی تناقض نیست اصلا نشانه معجزه بودن ان کتاب نیست در یک کتاب ریاضی هم هیچ تناقضی نیست و یک کتاب ریاضی در هیچ جایی شما نمیتوانی تناقضی پیدا کنی ضمن اینکه یک کتاب ممکن است کاملا لغو و بیهوده باشد و هیچ تناقضی در ان نباشد .
اما اتفاقا مسئله ای که هست اینه که در قران تناقض وجود داره که من در پستهای بعدی به اون میپردازم ( دوستان یه سرچ تو نت بدن میتونن پیدا کنن و نمونشو بیارن اینجا )
اما در مورد معجزه:
متکلمبن مسلمان معجزه رو اینجوری تعریف میکنن :
1: شگفت انگیز : اگر شگفت انگیز نبود بقیه مردم هم انرا انجام میدادند
2:تحدی میکند: یعنی کسی دیگری نمیتواند مانند ان کار را بکند
3:غیر قابل تعلیم و تعلم است : اگر میشد انرا یاد داد دیگر نمیتوانست گواه صدق یک پیامبر باشد
حالا بیاین فرض کنیم رفتیم به زمان موسی و موسی عصاشو میندازه و این عصا واقعا تبدیل به اژدها
میشه .
اولا مسئله ای که اینجا هست اینه که من که دارم این پدیده شگفت انگیز رو میبینم به هیچ عنوان نمیتونم ثابت کنم به خودم که موسی این کارو از کسی یاد نگرفته در حقیقت غیر قابل تعلیم و تعلم بودن معجزه غیر قابل اثبات است
ثانیا : در مورد تحدی ما نیاز به انجام استقرای تام داریم یعنی باید بریم سراغ تک تک افراد روی کره ی زمین و ببینیم که ایا انها میتوانند معجزه ای مانند موسی کنند یا خیر تازه این در شرایطی است که بدانیم که همه افراد این کره خاکی صادق هستند و هیچ کدام همدست موسی نیستند!!
بنابراین اینکه خدا بیاید برای اثبات خودش و پیغمبرش دست به معجزه بزند یک کار کاملا بیهوده و
عبثی است و چنین خدایی واقعا خدای بیخردیست.
در مورد اینکه میگویید محمد گفته بروید حتی در چین هم علم بیاموزید باید بگویم خیلی از ادمها خیلی حرفها میزنند اما انچه واقعا مهم است عمل انسانها من واقعا خوشحال میشوم شما یه تحقیق
بیاورید ببینید ایا محمد کار علمی هم میکرده است ( مثلا ازمایشهای علمی یا نظریه پردازی و ازمایش نظریه)
اینکه شما میگویید از همه جا میایند اینجا برای درمان ناباروری خب باید بگویم اولا خیلیا برای درمان دردهایشان به کشورهای مختلف غربی و شرقی میروند و این اصلا نشاندهنده این نیست که مثلا چون یک عده برای علاج به امریکا میروند این نشاندهنده ی علم گرایی مسیحیت است .
ثانیا از همهی دنیا به ایران نمیان بلکه از همین کشورهای اطراف مسلمون مثل پاکستان و عربستان به ایران میان اونم به خاطر اینکه همین اسلام عزیز شما این کارو تو کشور خودشون منع کرده.
در مورد اینکه شما اسم چند دانشمند رو میبرید و میگویید این بخاطر اسلام هست شما دارید مصادره به مطلوب میکنید یعنی نتیجه ای که دوست دارید میگیرید و مثلا من هم میتوانم بگویم خب غرب هم که پیشرفت علمی کرد به خاطر کنار گذاشتن دین بود !!
اما یک نکته جالب: در ابتدای کتابهای توضیح المسائل امده است که مسلمانان در مورد اصول دین حتما باید خودشان به یقین برسند و در اصول دین تقلید جایز نیست!
خب این حرف منطقی و خوبیست اما لازمه یقین پیدا کردن تحقیق است و برای تحقیق در اصول دین شما باید همه ی نظرات را بخوانی ( چه موافق و چه مخالف)
مثلا در اصل توحید شما نه تنها باید برهانهای اثبات وجود خدا را بخوانی بلکه باید ردیه این برهانها را هم بخوانی( چنین تحقیقی موجب مصادره به مطلوب نمیشود) و البته در مدتی که شما در حال تحقیق هستی عقلا نباید احکام اسلام را انجام دهی چرا که نتیجه تحقیق اصلا معلوم نیست ممکن است شما به این نتیجه برسی که مثلا مسیحیت بهتر از اسلام است .
خب حالا در احکام اسلام داریم که یک دختر 9 یا 13 ساله و یک پسر 15 ساله مکلفند احکام اسلام را انجام دهند سوال اینجاست از کجا معلوم این افراد اصلا به چنان یقینی رسیده باشند؟؟
نکته اینجاست که اسلام دینیست که با خودش در تضاد و تناقض است و گزاره ی یقین در اصول دین فقط یک لاف تبلیغاتیست !!
ثانیا اگر واقعا قرار بود چنین حکمی اجرا شود دیگر ما نمیبایست به فرزندان خود یک سری احکام اسلامی را یاد بدهیم و یک مشت باور را به انها حقنه کنیم بلکه باید به انها فقط روش تحقبق درست را یاد میدادیم .
ضمنا من واقعا شک دارم کسانی که امروزه به مسجد میروند و نماز میخوانند حقیقتا چنین تحقیقی کرده باشند و اثباتها و ردیه ها ی اصول دین را خوانده باشند و به همین دلیل اینها حکم اولیه اسلام رو زیر پا گذاشتن و فقط فکر میکنند مسلمانند !!! بنابراین شما اول بروید در مساجد دنبال نامسلمونها بگردید !!
ایرانی با غیرت عزیز. راستش رو بخوای با توجه به جواب هایی که در آخر به کاربران دیگه دادی و فحاشی کردی تمایلی به بحث مستدل و اثبات غلط بودن حرف های شما ندارم. چون میدونم آخرش جواب من رو هم میخوای اونجوری بدی. ولی این چند جمله ناقابل تقدیم به تو، باشد که بیندیشی و رستگار شوی
علمی که پیامبر گرامی اسلام و حضرت علی ازش حرف میزنن، همون علمی هستش که امام جعفر صادق داره و میگه کفش زرد قوه بینایی رو بیشتر میکنه و توانایی جنسی مردان رو افزایش میده. وقتی اونا میگن علم، هیچ ایده ای از شیمی و جبر و ریاضیات و نجوم نداشتند. علم از نظر این اشخاص عرب جاهل در همین حد خوردن و آشامیدن و جماع هستش و شما حق ندارید پیشرفت های ایرانیان عزیز رو در زمینه علم به پای اسلام بگذارید. ما از قبل از اسلام هم دانشمندان و معماران و هنرمندان بسیار زیادی داشتیم و پس از اسلام هم این رویه ادامه یافت و با پیشرفت علم در جهان، در ایران نیز ما پیشرفت کردیم. هیچ فکر کردی چرا همه این دانشمندان مسلمان که نام بردی ایرانی هستند؟ چرا یک دانشمند بزرگ از خود عربستان نداریم؟ اونجا رو که اسلام باید بیشتر آباد کرده باشه برادر من.
اتفاقا بر خلاف چیزی که تو ذهن شما فرو کردند، همین الان قرآن هایی هستند که در اعراب گذاری و بعضی حروف با قرآنی که ما تو ایران استفاده می کنیم فرق دارند.
اتفاقا قرآن هم خودش رو نقض کرده و مطالب متناقض توش کم نیست. لطفا کمی مطالعه کن.
متاسفانه معنی مطالعه برای شما با من فرق میکنه. شما فکر میکنی مطالعه یعنی خوندن کتاب دینی راهنمایی و دبیرستان. انصافا هر حرفی که میزنی و هر مثالی که میزنی خارج از مزخرفاتی که تو کتب دینی به خورد ما دادند نبود و نیست. این که نشد مطالعه جان من.
چقدر سیستم آمارگیری اعراب جاهلیت قوی بوده که میدونستن الان تو کل شبه جزیره به اون بزرگی فقط 10 نفر میتونن بخونن و بنویسن !!!!!
ببین داداش من، همین که هی گیر دادی به یه اشتباه لفظی طرف بحثت و هی اینکه به جای نوح گفته موسی رو به رخش میکشی و اشتباه هوا و حوا رو مطرح میکنی، نشانه ضعف تو توی بحثه. اگر برات مهمه تاثیر بذاری رو ما کافران، سعی کن بالغ تر صحبت کنی.
ایرانی با غیرت با اینها بحث نکن چرا که اینها به خدا و پیامبران ایمان ندارند و بحث با آنها نه تنها ایمان رو به قلبشون نمیاره بلکه از ایمان ما هم کاهش میده. من مدتهاست که این سایت رو نظاره میکنم و بارها خودم رو دیدم که از راهه راست به سمت شرک کشیده شدم و مجبور شدم با خوندن قرآن این افکار شیطانی و شوم رو از سرم بیرون کنم. حرفهاشون به نظر منطقی و درست میاد والی چیزی نیست جز دسیسیه دشمن. شما هم مواظب باش که میدونم هستی. علی یارت!
آقا یا خانم مسلمان با غیرت دسیسه دشمن چیه؟؟؟؟ من هموطن تو هستم. من از 13 سالگی مجمع القرآن می رفتم و عم جزء رو حفظ بودم. حفظ کردن سوره بقره رو شروع کرده بودم. تا سنی که اسلام رو کنار گذاشتم کلی مطالعه دینی کرده بودم. فکر کردی ما از رو نادانی و جهالت به قرآن و پیامبر و الله این حرف ها رو می زنیم؟ من ذهنم رو باز کردم، اندیشیدم، مطالعه کردم و دیدم اسلام و الله و متعلقاتشون واقعا چه چیز مضری هستند برای این جامعه. به خصوص تشیع که واقعا مثل مواد مخدر تاثیرش رو به شکل خراب کردن مملکت عزیزم ایران نشون داده. فقط ازت خواهش می کنم فکر کن. ذهنت رو باز کن. خودت باش. تحت تاثیر این افیون ذهنی قرار نگیر. همین طور شما کاربر عزیز منطق، همینطور شما آقای ایرانی با غیرت،
اسلام دین تناقضهاست اگر بخوای همه اسلام رو قبول داشته باشی لاجرم مجبوری فقط با غیرت عمل کنی و فقط موظف باشی و البته همیشه این وحشت در گوشه ذهن تو باشه که نکنه من مشرک یا ملحد یا کافر شم !!!!
ايراني با غيرت و موضف جون و…! دمتون گرم.
ولي يادتون نره هنوز هم كساني هستن كه :»صم بكم عمي فهم لايشعرون»
نكته ي جالب اينجاست كه از بين چند تا اديان الهي فقط به اسلام و شيعيان گير دادن؟ چرا؟؟؟؟
چرا كساني كه به خدا اعتقاد ندارن (فقط) عليه اسلام فعاليت ميكنه؟؟
نه عزیز پنبه ادیان دیگه خیلی وقت زده شده شما برو مناظرات ریچارد داکینز و کریستوفر هیچن رو با مسیحیا و یهودیا ببین بعد بیا نظر بده
امروز امریکا مسیحی ترین کشور جهانه اما اونا خوب فهمیدن که دین ریشه بدبختیهای بشر است برای همین قانون اساسی دارن که هیچ جا در اون حرفی از خدا نزده مگه اونجایی که میخواد بگه دین باید از حکومت جدا بشه و بره در کنج خانه ها (جالب اینجاست که به اذعان کشیش های امریکایی اگر چنین قانون اساسی نبود حتما یک جنگ بین فرقه های مختلف مسیحی در امریکا رخ میداد)
کاربر منطق عزیز
من خودم به تشیع گیر میدم چون چیزی که الان مملکت من رو داغون کرده و مردم کشور من رو به فلاکت نشونده شیعه گری هستش. جمهوری اسلامی برای بقای خودش و چند روز حکومت بیشتر نیاز شدید داشت که تشیع رو تبلیغ و حمایت کنه و بعد هم نظریه ولایت فقیه خودش رو ادامه همون تشیع قرار بده. جمهوری اسلامی نیاز داره که شما باور کنید این چیزا رو. تا به جای اینکه به فکر حق و حقوق خودتون از حکومت باشین، به این فکر کنین که وای حسین کشته شد. به این که آخوند تنبل تن پرور که هیچ فایده ای برای حکومت نداره رو آدم حساب کنید. نیاز داره شما باور کنین امام زمانی هست و خامنه ای نایب ایشون هستش. به این نیاز داره که بی مغزانی که به کوی دانشگاه حمله می کنند جوان دانشجوی بی گناه رو از بالکن به پائین پرت کنند و فریاد بزنند یا فاطمه زهرا، یا امام حسین این قربونی رو از ما بپذیر و هزار تا دلیل دیگه که خیلی واضح هستند و نمیدونم شما چطور نمی بینید؟
چیزی مسخره تر از چاه جمکران در عمر خود دیده اید؟ بیزنس درست کردند با جهل و خرافاتی که نتیجه باور به تشیع هستش.
من به جای خودش با مسیحی هم در مورد اشتباه بودن عقایدش بحث کردم. هرجا که بتونم ذهنی رو باز کنم و نوری به ظلمات ذهن های بسته شده از مذهب بتابونم تمام تلاشم رو خواهم کرد.
نه جان من مطالعه یعنی اینکه یه سر بزنید به پژوهشکده رویان در اصفهان و ببینید پرونده های پزشکی افراد از چه کشورهایی هستند که نیاید بگید عرب و پاکستانی اند!(انقدر رو ایران تعصب دارید لااقل پیشرفت کشورتونو نادیده نگیرید.)
خدا بیخرده؟؟؟؟؟تو یه کاری کن با خرد باشی!!!اگه الان یکی اومد و گفت من امام زمانم تو دربست قبول میکنی؟ازش نشان و معجزه نمیخوای؟؟؟
بله گفته امام صادق درباره کفش درسته،حرف هایی که میزنند راست فهم و شعور عربه(مثل حدیث امام رضا:هر کس در حمام ادار کند رزق و روزیش کم میشود) عرب اون موقع میدونسته که ترکیبات ادرار چیه؟ضمنا سیستم فاضلاب کشی نبوده که حمام ها عمومی بودند پس باید با جملات در خور فهمشون حرف زد(مثل حدیث پیامبر:سگ نجس است) آخه اون موقع عرب میدونسته چه عفونت ها و بیماری هایی در بزاق سگ وجود داره پیامبر اینجوری گفته که کسی طرف سگ نره!!!!
حالا امام صادق بیاد علمی حرف بزنه درباره رنگ زرد کفش؛به نظرت عرب اون موقع چیزی میفهمیده؟؟
تویی که میگی دانشمند ایرانی بوده،بله افتخار کشور من بوده ولی برو ببین استاد کی بوده؟استاد هست که شاگردی مثل جابر تربیت میکنه!!!!
و درمورد کار علمی پیامبر(پیامبر میفرمایند لباس هایتان را در آب بجوشانید) قطعا عرب در مورد مولکول و اتم چیزی نمیدونسته ولی الان انسان پی میبره به سخن پیامبر
تویی که کتاب دینی دبیرستان و راهنمایی رو سطح پایین میبینی!من فقط یه کتاب معرفی میکنم خواهشا بخون!!!
آنگاه هدایت شدم نوشته ی دکتر تیجانی
واسه ادعاتون هم که ريالران تناقض داره مثال بیارید؛تاریخ صدر اسلام هم مطالعه کنید همه ی نوشته ها مبنی بر 10 نفر که سواد خواندن و نوشتن دارن اتفاق نظر دارند!
نوح و موسی اشتباه لفظی نیست از نادانی و بی عقلی!!!!!
در کل ما شیعه ایم و پیرو دوازه نور آسمانی حاضریم برای تک تک امام و رهبرامون خون بدیم چون از ته دل دوستشون داریم و در آخر مشخص میشه کی به سعادت میرسه کی به فلاکت!!!(البته شما زندگی انسان پس از مرگ رو قبول نداری،مگه میشه مولکول های تجزیه شده انسان در خاک دوباره انسان بشه؟آره عمو جون میشه قرآن رو مطالعه بکنی میگه حتی اثر انگشت شما هم همونه که بوده برید از اندیشمندان بپرسید میشه یا نه!!!!)
شما همه چیز رو محال فرض میکنید!!!!
واقعا من در بحث با شما هیچ فایده‌ای نمی‌بینم. شما در متن‌هایتان غلط‌های زیادی داشته‌اید که من هیچ موقع دست‌آویز قرار نداده‌ام. اینکه فردی ادعا کند به اندازه‌ی موی سر مقاله پژوهشی، آن هم در روزنامه، چاپ کرده باشد مشخص است که از روی شکم حرف زدن ابایی ندارد. من به شما خرده نمی‌گیرم چون گمان میکنم ناظران بحث به راحتی میتوانند به منطق و استدلال ضعیف شما گواه دهند. من یکبار سهوا به جای نوح نوشتم موسی، این از«نادانی و بی‌عقلی» است؟! چنین شخصی که یک اشتباه لفظی را اینطور دست‌آویز قرار میدهد، چگونه میتواند اظهارات احمقانه‌ی امامان و پیامبر خود را ماله‌کشی کند؟ من از شما پرسیده بود که نوح (یا موسی یا هر شخصیت افسانه‌ای دیگر) چطور می‌توانسته با وجود تنوع غنی جانوری از هر حیوان یک جفت در کشتی‌اش بگذارد؟ شاید این داستان برای بچه‌ی ۵ ساله‌ای که یک بار فقط باغ وحش رفته و ده تا جانور معروف شیر، پلنگ، اسب و…را دیده واقعی به نظر برسد، اما من واقعا تعجب میکنم که چطور یک فرد بالغ که میداند فقط دهها نژاد مختلف میمون و شامپانزه وجود دارد چنین داستان خنده‌آوری را باور کند. شما کل متن‌هایتان را بگردید، تا به حال پا را فراتر از اشتباه لفظی من گذاشته‌اید؟! اصلا فکر کردید نوح توی اون مدت چطور به این همه حیوان غذا میداده. بعد اون وقت به حیوانهای گوشت‌خوار چه میداده؟! من احتمال می‌دهم برای تهیه‌ی غذای شیر و پلنگ احتمالا مجبور شده چند گونه‌ی جانوری را منقرض کند! فکر کنید، نوح با خودش کشان کشان اسب آبی یا راینسروس را به کشتی ببرد! بعد من مانده‌ام نوح کجا زندگی میکرده که اینقدر تنوع جانوری داشته؟ نوح از کجا پاندا یا کانگورو آورده؟!
ایرانی با غیرت، خوبه حالا ما هم بهت گیر بدیم هی مسخره ات کنیم بگیم ريالران؟ تو که نمیتونی اسم قرآن رو درست بنویسی و از هول شدن دکمه شیفت رو همراه با ق میگیری واسه چی با ما بحث میکنی آخه؟ میخواستی برای احترام گذاشتن حرف اول قرآن رو بزرگ بنویسی شیفت گرفتی؟ نه جون من تو فارسی تایپ کردن آخه مگه ق بزرگ داریم؟ هدفت چی بود؟؟؟
دوست عزیزم، شما اگه فکر میکنی گفته امام صادق در مورد کفش درست هستش، خیلی کافری اگه کفش مشکی بپوشی. از همین امروز زرد بپوش. دیگه این که ربطی به عرب و غیر عرب نداره؟ قوه جنسیت کم میشه ها. واسه خانوم بچه ها بد میشه.
این همه تو اروپا، امریکا و استرالیا ملت سگ تو خونه دارند و سگ ها هم عادت دارند برای نشان دادن محبت لیس بزنند و هیچ بیماری از بزاق سگ سالم به هیچ انسانی منتقل نشده. اینکه گفته سگ نجس هستش من فکر کنم به یک تجربه بد آن حضرت و قفل کردن ماتحت سگ بر میگرده.
انشالله شما و امثال شما در راه دوازده نور آسمانی تان شهید شوید و به بهشت آسمانی تان بروید و تا ابد با حوری هایتان که در هفتاد حله یمانی پیچیده شده اند جماع کنید و ایران هم خالی از وجود شما برای ما بهشت شود.
در ضمن خیلی به جابر ابن حیان تکیه میکنی، بد نیست این چند خط رو بخونی. این حرف یکی از خودی هاتونه. حرف ما کافران نیست :
«مهدي نصيري» صاحب‌امتياز و مدير مسئول فصلنامه معرفتي اعتقادي «سمات» كه در عرصه تبيين و دفاع از معارف قرآن و اهل بيت (ع) مطالبي را منتشر مي‌كند، در شماره اخير اين نشريه، مقاله‌اي را درباره حقيقت وجودي «جابر بن حيان» در رشته تحرير در آورده است.
نشريه «سمات» بابي با عنوان «نقد مشهورات» دارد كه مقاله شماره سوم به قلم مهدي نصيري به نام «با نگاهي به كتاب مغز متفكر جهان شيعه؛ جابر بن حيان، واقعيت يا افسانه» چاپ و منتشر شده است.
نصيري در ابتداي اين مقاله به معرفي شخصيت و فعاليت‌هاي علمي «جابر بن حيان» پرداخته و سپس به اختلافات درباره تاريخ ولادت، زادگاه، تاريخ وفات، مدفن، مذهب، آثار منسوب به جابر را بيان كرده است.
نصيري در پايان مقاله خود با ميان‌تيتر «جمع‌بندي بحث» نوشته است:
1 ـ از مشهورات غلط جاي گرفته در اذهان بسياري اين است كه رساله‌ها و كتب علمي «جابر بن حيان» شاگرد برجسته امام صادق (ع) در شكل‌گيري علوم جديد غربي نقشي به‌سزا داشته و اين امر يكي از دلايل مشروعيت و بلكه ديني بودن علوم مدرن است.
2 ـ مستشرقان و از جمله كتاب سخيف «مغز متفكر جهان شيعه» (ترجمه ذبيح‌الله منصوري، 1354) در شكل‌گيري اين انگاره نقشي اساسي داشته‌اند.
3 ـ «جابر بن حيان» يكي از مبهم‌ترين شخصيت‌هاي تاريخي اسلامي است و درباره كمتر شخصيتي اين مقدار اختلاف و تناقض گويي و ترديد وجود دارد. هيچ وجهي از وجوه شخصيتي جابر (اصل وجود او نام او تاريخ تولد، محل تولد، آثار، مذهب سال وفات و مدفن) مورد اتفاق مورخان نيست.
4 ـ اصل وجود فردي به نام «جابر بن حيان» را شايد نتوان انكار كرد؛ اما حكم به تشيع و شاگرد برجسته و شاخص امام صادق (ع) بودن او در حالي كه هيچ كتاب معتبر رجالي شيعه نامي از وي نبرده است، بسيار مشكل است.
کسی نخواست حرف ق رو بزرگ بنویسه دکمه شیفت گیر کرده بود!!!!!
مردمان اروپا به خاطر تزریق واکسن به سگ هاشونه که مریضی نمیشند فکر نکنم عمر واکسن به صدر اسلام قد بده!و در هرحال هنوز هم بیماری هایی هست که به انسان منتقل میشه از جانب سگ شما نمیدونید بنا بر عدم وجودش نزارید!حرمت خودتونم رعایت کنید و بی احترامی نکنید!!!
شما که ادعای زیست شناسی میکنید به پدیده جهش اعتقاد نداری؟
شیر،پلنگ،سگ،گربه، همه گربه سان اند پس چرا همه مثل شیر یا گربه نیستند؟چرا سگ با یوز پلنگ فرق دارد؟
خرس قهوه ای چرا با پاندا فرق دارد؟ضمنا مگر نوح چقدر در کشتی بوده که برای تغذیه بخواد نسل کشی کند؟10 سال؟100سال؟1000سال؟
درباره ی گفته امام صادق(ع)، اعمال مستحبی است و کسی که انجامش نده کافر نمیشود(کافر رو برا خودت تعریف کن بعد مرز مومن و کافر رو مشخص کن)غصه قوای جنسی منو نخور جین سینگ میخورم زیاد بشه!!!
درباره ی شخصیت جابر همه اتفاق نظر دارند خواهشا نمیخواد نقض کنید!اهل سنتی که ما شیعه ها قبولش نداریم هم روی شخصیت جابر مطمئن اند!
ای کاش امکانات بود یه قیام حضرت مختار(ع) راه مینداختم بهتون نشون میدادم تو کل دنیا شیعه علوی سرفرازه!!!!
ضمنا وجود موسی و نوح برای شما افسانه است برای کل دنیا باور و اعتقاد نظرخودتونو تحمیل دیگری نکنید!
شما که به وجود خدا اعتقاد نداری و میگید همش خیال و خدا رو نشون بدید!منم میگم حس درد،حس تشنگی،حس گرسنگی رو نشونم بدید،مگه تو بدن نیست مدعیان زیست درد رو به من نشون بدید!!!!!!!!!!!
پس خدا هست باید درکش کنی نه ببینیش
بزار ماهم بی سواد باشیم فقط گفتم برید کتاب آنگاه هدایت شدم رو حتما بخونید
روایت یک سگ وهابی سنی است که به ما شیعه ها تهمت علی پرستی میزنه،بخونید ببینید عاقب چی میشه!!!!
بابا تو دیگه کی هستی؟! ما کی گفتیم خدا رو نشان بده؟! اسم این مغلطه حمله به مرد پوشالی است. شما در ذهن خود از طرف ما گزاره‌ای را می‌سازی و بعد به اون حمله میکنی! من یادم نمیاد کسی اینجا گفته باشه خدا رو به ما نشون بدید! واقعا اینقدر عقل‌تون کم هست که فکر میکنید ما اینقدر عقل‌مون کم هست؟! این نشون میده که شناخت شما از مخالفانتان تنها به کتابهای دوران دبستان محدود میشه! بعد اینکه درد قابل مشاهده و اندازه‌گیری هست. سیگنال‌هایی که درد را مخابره میکنند از طریق پیغام‌های الکتروشیمیایی از راه آکسون‌های موجود در Peripheral Nervous System به مغز منتقل می‌شوند. شما میتوانید با کارگذاشتن Microelectrode Array این سیگنال‌های عصبی را ثبت کنید.
چقدر شما حرف میزنید .. ایرانی بی غیرت تو بسیجی در کون خامنه ای هستی … برو پیش اون تا تو ماتهتت عصای موسی و کشتی نوح و نکردم که یه معجزه ی دیگه رخ بده….
کس نگو معجزه تا نیومدم از خایه آویزونت کنم!!!!
سینگال شدت درد رو نشون میده،خدا درد رو نشون میده؟شکل،رنگ و….؟؟؟؟
هرکسی خدارو قبول نداره مطمئنا همچین ادعا هایی هم میکنه،ماست مالی نکن!
سوال منو جواب ندادی چرا گربه سانان مثل هم نیستند؟
بله، من همین الان برایتان توضیح دادم که چگونه میتوان سیگنال‌های عصبی را اندازه‌گیری کرد، این قضیه ماست‌مالی نیست! جدا از اون شما با fMRI (اشتباه تایپی نیست! اولش f دارد!) یا EEG می‌تونید از سیگنال‌های مغزی ثبت گرفته و با تکنیک‌های source localization مشخص کنید که چه ناحیه‌ای از مغز مسئول پردازش شادی، درد، تشخیص چهره و… است. حتی تحقیقاتی در حال انجام است (فعلا روی میمون‌های مکک) که با تحریک نورون‌های مغز به حیوان القا میکنند که برای مثال تصویر چهره می‌بیند.
گربه‌سانان شباهت‌های زیادی با هم دارند وگرنه در یک دسته قرار نمی‌گرفتند! به هر حال تفاوت‌های موجود در آنها بخاطر جهش‌های ژنتیکی رخ داده است. من احتمال می‌دهم شما با این سوال هوشمندانه میخواهید به این نتیجه برسید که نوح با خودش چند prototype از حیوانهای به کشی برده و بعد از اینکه از کشتی پیاده شدند تازه تکامل صورت گرفته است! نمیشود که هر موقع خواستید تکامل را رد کرده و هر موقع به نفع‌تان بود آن را وارد بازی کنید!
ایرانی با غیرت خیلی با نمکی. اونجایی که به نفع سفسطه هات هستش جهش و تکامل رو قبول داری. اونجایی که به نفعت نیست جهش و تکامل رو قبول نداری؟ پس فلسفه تو اینه که خدا یه چند تا نمونه اولیه آفرید، بعد اینا با جهش و تکامل به موجودات فعلی تبدیل شدند دیگه؟ چون نمیشه که جهش و تکامل از بعد از افسانه نوح و دوستان پدید اومده باشه. حتما قبلش هم بوده.
ببین باز هم بهت فشار اومد سوتی دادیا، سینگال چیه مجید جان دلبندم.
شیفتت گیر کرده بود؟ به کجات گیر کرده بود؟ قبلش که سالم بود یهو وسط جمله شیفت گیر کرد بعدش خودش ول
کرد؟ شیفتت تیک میزنه؟ کیبورد رو ببر یه دکتر اعصاب و روان. خودت رو هم نشون بدی بدک نیست.
عذز میخوام رفیق ولی حرفت راجع به جابر بن حیان دیگه به چرت و پرت رسید. اینی که بهت نشون دادم حرف آدم هایی هستش که خیلی از تو مسلمون تر هستند و مطالعه و تحقیقشون هم از تو مطمئناٌ خیلی بیشتره. خودشون مجله اسلام شناسی توی ایران چاپ میکنند. وقتی اونا میگن همچین آدمی با این توصیف ها وجود نداشته تو چرا اصرار داری؟ تازه فرضا هم جابری وجود داشته و شاگرد امام صادق بوده. مطمئن هستم تو زمینه علم امامان یعنی احکام بول و غائط و لواط از ایشون کسب فیض می کرده.
بیخیال دیگه تو بدجوری کم آوردی و الکی داری شلوغش میکنی بدون اینکه سند و مدرکی داشتی باشی واسه حرفات. من هم با کاربر معجزه هم عقیده هستم. ما خیلی زیادی داریم حرف میزنیم. نرود میخ آهنین در سنگ. واقعا شیعه ها بی مغز ترین موجودات جهان هستند.
حالا من دوست ندارم بحث رو از جریانش خارج کنیم، ولی آقای باغیرت که به خاطر یک اشتباه تايپی (هوا به جای حوا) به من اتهام «نادانی و بی‌عقلی» زد باید بیاد توضیح بده ریالران چیه و چطور ممکنه وسط جمله شیفت خودش بگیره و ول کنه؟! D:
به نظر من برخلاف تمام موارد معجزه که ایشان آورد، این یکی واقعا معجزه بود که کسی که اشتباه تایپی میگیرد برایش مشکل تایپی بوجود آید! آیا باز هم ایمان نمی‌آورید؟ ;)
جمع بندی بحثهای انجام شده تا امروز:
1- خداناباوران باید کلی دلیل محکم برای عدم وجود خدا ارائه کنند ولی خداباوران نیازی به ارائه دلائل محکم ندارند و کافیه که به دلشون رجوع کنند یا اگه خیلی لطف کنند دلائلی آبکی چون برهان علیت، نظم، ترس از امر محتمل و … ارائه کنند. هرچی باشه این خداناباوران هستند که مسئول اثبات درست و غلط بودن اعتقادات خداباوران هستند.
2- خداباوران حال مطالعه ندارند فقط می توانند سئوالاتی مطرح کرده و از خداناباوران بخواهند دنبال پاسخ بگردند.
3- خداباوران نظریه تکامل (یا به اصطلاح صحیح تر فرگشت) را قبول ندارند مگر اینکه در بحث نیاز به آن پیدا کنند که در این صورت در مقطعی از زمان امکان صحیح بودن آن وجود دارد.
4- خداباوران نیازی به پاسخگویی به تمام سوالات مطرح شده ندارند و کافی است اولین چیزی که به ذهنشون می رسه رو بگن. مثلا وقتی سوال می شود نوح همه گونه های جانوری را کجا و چطور جمع آوری کرده و چطور به آنها غذا داده، خداباوران کافی است جواب دهند «مگه نوح چقدر تو کشتی بوده؟» و بقیه سوال اهمیت زیادی ندارد. خداباوران نیازی به فکر کردن در این مورد هم ندارند: به انها چه که بعد اینکه این حیوانات از کشتی افسانه ای پیاده شدند غذا چی می خوردند، روباهه هم غلط می کرده اگه تنها جفت خرگوش پیاده شده از کشتی رو می خورده.
5- اشتباهات تایپی و لفظی خداناباوران نشاندهنده بی سوادی آنهاست ولی اشتباهات خداباوران حاصل قضا و قدر (مثلا گیر کردن شیفت) است.
6- از دید خداباوران تمامی امور زمان رسولولا و عمه عطار دو گونه اند:
یا الان هم در جوامع مدرن این امور یا چیزی مشابه آن وجود دارد که در این صورت نشاندهنده علم و درایت روسولولا و اماما است،
یا الان این امور جز امور احمقانه، ظالمانه، … محسوب می شوند که در این صورت رسولولا و اماما این امور را با توجه به مقتضیات اون زمان پایه ریزی گرده اند که باز هم نشاندهنده شناخت آنها از جامعه و علم و درایت آنهاست.
به هر حال هر آیه، حدیث، … در یکی از دو تقسیم بندی فوق قرار می گیرد و خداناباوران هرچی بگن بازهم نشانه علم رسولولاست.
7- خداباوران دلایل ارائه شده توسط خداناباوران را به یکی از دو روش زیر رد می کنند:
اگر پاسخی (هر چند آبکی) داشته باشند ارائه می کنند
اگر پاسخی نداشته باشند دلیل ارائه شده را ناشی از عدم شناخت کامل مذهب، تحریف توسط دشمنان، عدم شناخت شان نزول و …می دانند
لذا هر دلیلی قبل از ارائه رد می شود.
8- خداباوران رسولولا و عمه عطار را دانا به تمام دانشها می دانند ولی برای این سوال که «این موجودات غیر از علم خلا و جماع کدام بخش علم بشری را متحول کرده اند؟» جوابی ندارند.
نتیجه اخلاقی:
آنکس که عقل دارد دین ندارد و آنکس که دین دارد عقل ندارد.
ممنون ذوب‌شده‌ی عزیز :)
واقعا از این آشفته‌بازار نکاتی چنین حساس و کنکوری بیرون کشیدن هنر است.
عشق کنکور داری؟؟؟؟
باز هم حرف خودتو زدی من میگم درد رو نشون بده!پا داره،دست داره؟سم داره؟چه شکلیه؟؟؟؟
معلومه که تکامل و جهش رخ داده مثلا انسان های زمان نوح شبیه ما بودند؟انسان های زمان کوروش کبیر شبیه ما بودند؟حیوانات زمان نوح شبیه حیوانات امروزی بودند؟
خودتم سوتی نمیتونی بگیری از دیگران استفاده نکن!!!
از بس صبح تا شب رو کمر هم اند فقط حدیث جماعش رو شنیدند!!!!خودتون هم عمل نمیکنید؟؟؟
تا حالا شده مادرتون را بکنید یا خواهرتون رو حامله کنید؟مگه ائمه همش درباره اینا نمیگن؟مگه سخن بیهوده(به گفته شما)نمیگن پس چرا دارید بهش عمل میکنید؟؟؟؟؟؟
گیر کردن شیفت نه معجزه است نه حاشا کیبورده بنده مشکل داره انقدر خر کیف نشید!!!!!
من آیه قرآن میارم قبول نمیکنید،حدیث میارم قبول نمیکنید،کتاب سنی ها رو معرفی میکنم قبول نمیکنید!
مشکل از شماست نه از ما!
درکل اسلام به ذات خود ندارد عیبی،هرچه هست از مسلمانی ماست!شما که اسلام مارو قبول ندارید و آخوند و ….. خودتون با یه دل سیر برید سیر مطالعاتی روی تمام ادیان انجام بدید اگه به اسلام نرسیدید هرچی میخواید بگید!!!!
اون رسولان و ائمه اطهار اگه قرار به بی حرمتی باشه ما دهنمون چفت و بست نداره ها،مواظب خودتون باشید!
ای بابا! این شمائید که همش حرف خودتون رو میزنید. من که خوب قضیه رو توضیح دادم. شما امواج رادیویی میدونید چیه؟ شما spectrum analyzer میدونی چیه؟ شما ساختار نورون، axon hillock، جریان یونی و… میدونی چیه؟ خوب پس به جای اینکه تند تند بیای اینجا کامنت بگذاری برو یک search تو اینترنت بزن یه مقدار در مورد اینا بخون بعد بیا نظر بده. نگاه کن دوست من، اگه بخام ساده بگم پیغام‌ها از طریق سلولهای عصبی و با استفاده از neurotransmitterها منتقل می‌شوند. حالا یکسری روش‌های مختلف هست که میشه در scaleهای مختلف فعالیتهای نورون‌ها را مشاهده و تحلیل کرد. مگه شما امواج رادیویی که ماهواره broadcast میکنه و LNB شما دریافت میکنه رو میبینید؟! ولی وقتی اون LNB رو وصل کنید به یک Spectrum Analyzer می‌تونید مشاهده (observe) کنید که magnitude سیگنال روی فلان فرکانس فلان‌قدر است. حالا با این سلولهای عصبی هم یه چیزی شبیه همین هست. یعنی شما میبینید که نورون در حالت rest مثلا روی فلان هرتز با magnitude بهمان fluctuation داره، ولی وقتی مثلا طرف درد احساس میکنه (بخش somatosensory کورتکس) یا عضله‌هایش را حرکت میدهد اون فرکانسی قبلی attenuate میشه و magnitude یک فرکانس دیگه‌ای بالا میره. یعنی این رویداد به صورت علمی قابل مشاهده هست! حالا اگه شما اینا رو متوجه نمیشید واسه اینه که من نمیتونم چیزی که در طول چند course دانشگاهی درس میدن رو اینجا تو یک پست ۵ خطی توضیح بدم. خلاصه اینکه راه خداشناسی شما از Signal Processing گذر نمیکند!
بعد اینکه دوست من، چرا تهمت میزنید؟ شما مگر از هویت ما اطلاعی دارید یا ما جایی چنین ادعایی کرده‌ایم که شما میگویید ما با خواهر و مادرمان هم خوابه شده‌ایم؟ واقعا برای این طرز تفکرتان متاسفم. اینکه ما به احادیث احمقانه‌ی امامان شما پیله کرده‌ایم برای این است که شما چشم‌تان را باز کنید که امامان معصوم‌تان که علم لدنی داشتند، چه اراجیفی گفته‌اند. فکر کن، کسی که تبصره‌های عشق‌بازی با نوزاد و جماع با دختر ۹ ساله را بیان میکند مریض جنسی نیست؟ کسی که میگوید کفش سیاه قوه جنسی را کاهش میدهد دیوانه نیست؟!
درد رو میخوای ببینی؟ چشماتو خوب واز کن. یه عرب راهزن و غارتگر و حشری و بیمار رو ببین که اومد ادعا کرد یه موجودی هست به اسم الله. و هر کاری که خواست به اسم این الله انجام داد واز هیچ جنایت و تجاوز و قتلی دریغ نکرد. و مشتی از فزندان ناپاک پسر عمویش می خواستند روش اون رو ادامه بدن اما چه فایده که اون عرب اولی زرنگ تر از این حرفا بود و گفت من آخری هستم بعد از من دیگه کسی نمیاد. پس اونا شدن ولی و امام و در سطح پایین تری روش اون رو ادامه دادند. درد اینجاست که هنوز بعد از این همه سال، اینهمه رشد پیشرفت و دانش، این همه شعور و آگاهی در جهان هنوز تعداد زیادی تو این کره خاکی هستند که خودشون رو واسه اون اعراب جر وا جر می کنند و برایشان آدم می کشند، تجاوز می کنند و از هیچ کار زشتی به نام اسلام روی گردان نیستند. درد ما اینجاست. خوب ببینش رفیق. نه پا داره، نه شاخ داره، نه سم داره و نه شومبول. خیلی ساده تر و زشت تر از این حرفاست.
.
آقا سخت نگیرید…ایشون هم مثل «موظف» انجام وظیفه می کنن بلکه ساعتی 7-8 تومن بگیرن و یه نون «حلال» ببرن خونه. با این استدلالای احمقانهشون معلومه که بجز انچام وظیفه کار دیگه ای نمی کنن. نه سواد دارن نه به اندازه کافی جدی هستن. شما هم جدی نگیریدشون.
جا داره همینجا از همه دوستان سایبری زیر خواب عرب تشکر کنم. نصف تفریح این وبلاگ خوندن کامنتهای کودکانه و احمقانه شما س. هنوز نفهمیدی که اینایی که اینجا نوشته از دایره اسلام خارج ه. اونوقت از ممد و علی و سنی و شیعه براش دلیل میاری؟ خاک تو اون سرت. برو بگو بزرگترت بیاد.
«واقعا یکی از لذت بخش ترین کارهای دنیا مناظره با افراد دیندار است به خاطر اینکه نمیتوان حدس زد در جواب شما چه خواهند گفت و این واقعا هیجان انگیز است «.cristopher hitchen
اگر دیدید دارید با یک دیندار در مورد برهانهای وجود خدا حرف میزنید و او در جواب حرف از البالو و گیلاس زد سعی کنید تعجب زده نشوید!!
جناب باغیرت حرف از معجزه امام زمان زد خب من دوباره مسئله ی معجزه رو تکرار میکنم:
فرض کنیم شخصی بیاید و ادعا کند امام زمان است و برای ادعای خودش دست به یک کار شگفت انگیز بزند (مثلا جای دو تا کوه را واقعا عوض کند یا مثلا مریخ را از مدار خودش خارج کند و همه دانشمندان هم به این امر صحه بگذارند )
خب هنوز مشکل حل نشده ما باید هم اثبات کنیم که کاری که این فرد کرده از کسی یاد نگرفته و همچنین هیچ کس دیگری نمیتواند این کار را انجام دهد .
در مورد اینکه این شخص این کار را از کسی یاد نگرفته باید بگویم من واقعا نمیدانم چگونه میشود این را اثبات کرد!
ودر مورد تحدی هم باید رفت و از تک تک اعضای کره خاکی پرسید که ایا انها این کار را بلد هستند یا نه؟
و اگر شما ایرانی باغیرت به این امام زمان که اتفاقا کار واقعا شگفت انگیزی کرده باور پیدا کنی بدون اینکه 2 گذاره ی بالا را برای خودت اثبات کنی شما فقط یک ادم ساده لوح هستی !
واگر بقیه مسلمین هم همینگونه باشند انها هم ساده لوح هستند و چه بسا این اسلام عزیز شما به طور صد در صد در خطر باشد!!
اما در مورد علم جناب محمد:
یک رندی در امریکا برای اینکه جلوگیری کند از اینکه در مدارس امریکا حرفهای مهمل به دانشاموزان اموخته شود یک نامه سرگشاده ای نوشت و در ان ادعا به وجود خدایی کرد به نام «غول ماکارونی پرنده» ( flying spagetti monster)
میتوانید این کلمات را سرچ کنید و خودتان در این مورد بیشتر بخوانید .
اما نکته ای که من میخواهم بگویم اینست که این شخص در جایی از نامه اش مینویسد که خدای او دلیل گرم شدن کره زمین را میداند و ادامه میدهد که دلیل گرم شدن کره زمین کم شدن دزدان دریایی میباشد !!
بعد هم یک نمودار میکشد این پدیده را روی نمودار نشان میدهد که مثلا در 300 سال گذشته که تعداد دزدان دریایی کم شده دمای کره زمین هم بالا رفته
خب نکته اینجاست که این مسئله علم نیست به خاطر اینکه شما در علم باید توضیح دهید که چگونه مثلا کم شدن دزدان دریایی باعث افزایش کره زمین میشود و بعد از ان باید تازه این توضیح را ازمایش کنید .
اینکه محمد گفته لباسهایتان را بجوشانید درست اما اینکه شما حرف از میکرب میزنید فقط به خاطر اینست شما دوست دارید فکر کنید که محمد از میکرب باخبر بوده در حالی که واقعا هیچ مقاله یا نوشته ای از محمد نیست که بگوید محمد به وجود میکرب پی برده است و ممکن است که مثلا محمد فکر میکرده که برای مثال شیطان به لباسهای مردم جیش میکند و به همین خاطر باید انها را جوشانید!
در مورد جابر ابن حیان خب همه ی ما قبول داریم که ایشان شیمیدان بوده اند حالا اگر ایشان شاگرد جناب صادق بوده اند کاملا معقول است که جناب صادق هم شیمی بدانند اما نکته اینجاست که دریق از یک مقاله شیمی از جناب صادق واقعا عجب است که چگونه کسی استاد یک شیمیدان باشد و خودش هیچ مقاله ای در مورد شیمی نداشته باشد!!!
اما حالا میخوام چند تا کتاب معرفی کنم:
1:تاریخ گفته نشده اسلام(سیامک ستوده)
2:قیامت در اسلام (مسعود انصاری)
3:چرا من یک مسیحی نیستم (برتراند راسل)
4:رنگها و نیرنگ ها (دکتر رضا بحری)
5:نقد برهانهای وجود خدا (اردشیر پاینده)
6:پندار خدا (ریچارد داکینز)
7:و بشر خدا را افرید ( دکتر الف-ب نام کامل در کتاب ذکر نشده)
8:چرا یک مسلمان نیستم (ابن وراق )
9:ساعت ساز نابینا (ریچارد داکینز)
فایل pdf کتب بالا در اینترنت موجود است
اما دو کتاب دیگر هم هست که خودم هم هنوز نخوانده ام:
1:بزرگترین نمایش روی زمین :مدرکی برای تکامل
2:چرا چیزی هست به جای انکه هیچ چیز نباشد «why there is something rather than nothing»(نوشته شده توسط دکتر لارنس کراوس (lawrence krauss) فیزیکدان نظری)
این لینک مربوط به دکترکراوس هست که خلاصه ایست در مورد کتاب (کتاب در مورد حقایق کاملا علمی وازمایش شده ایست که نشان میدهد جهان ما به صورت خودبه خود و فقط به واسطه قوانین کوانتم بوجود امده )
البته من 2 کتاب بالا را در ایران پیدا نکردم امیدوارم روزی به دستم برسد
به نام خداوند یکتا واجب الوجود عالم هستی و درود بر عارفان حقیقی،کسانی که ذوب در معرفت او گشتند و از این رو هادیان خلق کثیری شدند،درود بر امام هادی النقی علیه السلام ولیّ اتم و اکمل حضرت حق و درود بر حضرت مهدیّ صاحب العصر و الزمان
(در این نوشتار سعی شده از مفاهیم عمومی برای توضیح روان مطلب استفاده شود)
(تا جایی که ممکن بوده از آیات قرآن و روایات استفاده نشده اما پشتوانه ی قرآنی روایی دارد)
(در کلام عرفای اسلامی شیعی-سنی و برهمایی (هندو) نتیجه و لوازم این برهان بسیار استفاده می شود)
(این عقید،ه به وحدت وجود و موجود تکثر اعتباری وحدت حقیقی صوفیه، در بین مسلمین و در بین هندوها به (آتمن-برهمن) مشهور است که بعضی از فقهای شیعه معتقدین به آن را نجس(نه مرتد) می شمارند اما در بین شیعیان طرفدارانی دارد مثل آیةالله حسن زاده ی آملی و آقای صمدی آملی(من با اکثر عقائد این آقا مشکل دارم) و آقای حسینی طهرانی ؛و همه ی وهابی ها با این عقیده و صاحبانش مبارزه می کنند)
(چون غالب خوانندگان را معتقد به این مفاهیم نمی دانم، از این رو در استفاده از کلمات روح و نفس و ذهن مقداری تسامح کردم و از اهل فن پوزش می طلبم)
(سعی شده جاهایی که احتیاج به یک استدلال دارد امّا در این مقاله آورده نشده، را تذکّر دهم تا متّهم به مغالطه گویی نگردم ولی باز منکر نواقص نیستم و دوباره پوزش می طلبم)
(این برهان بر اساس أصالة الوجود است که عرفا زود تر از فلاسفه به آن اذعان کردند و مرحوم ملاصدرا آن را استدلالی در فلسفه وارد نمود)
***آقای ایرانی با غیرت،قربان غیرت و مردانگیت***
برهان:
معلومات انسان دو دسته اند:
1-یا خود معلوم نزد انسان موجود است که این علم روشنترین و واضح ترین و خطا ناپذیر ترین علم است.(=>علم حضوری)
2-یا معلوم نزد انسان وجود ندارد بلکه صورتی (اعم از تصدیق و تصوّر منطقی)(صورت مخصوص دیداری ها نیست بلکه شنیداری ها وسائر حواس پنجگانه را در بر می گیرد) از آن نزد ماست.(=>علم حصولی)
نکته:تقسیم دو-دوئی است در نتیجه قسم سومی ندارد(=تقسیم ثنائی عقلی) (البته یک استدلال می خواهد درباره بساطت عنوانا معلومات و حتی موجودات که در چرکنویس بود اما مطلب سنگین می شد،(کل مساوی با تمام اجزاء بما هی موجودة مستقلة، نیست))
امکان دارد تصوّری که ما داریم مطابق معلوم خارجی نباشد یعنی امکان دارد مثلا آنچه که می پنداریم سیب است گلابی باشد, با توجه به این ،خطا فقط در دسته ی 2 قرار میگیرد.
ظن و شک و وهم فقط در دسته ی2 است و علم حضوری فقط شامل یقین است.
یک مقدار به خود متمرکز شوید!
حال:برای بررسی معلومات خود در علم حضوری(دسته ی1) کافی است به خود رجوع کنیم و ببینیم الآن شاد هستیم یا نه؟ یا درد داریم یا نه؟می ترسیم یا نه؟(اگر بعدا بخواهیم به حافظه ی خود رجوع کنیم و ببینیم مثلا قبلا درد داشتیم یا نه؟ این از علم حضوری خارج می شود هر چند قبلا حضور داشته است)
در این دسته(1)(علم حضوری) ندانستن چیزی دلیل بر نبودن آن است زیرا اگر می بود شما علم یقینی به آن داشتید(=قیاس استثنایی)،اما در دسته(2)(علم حصولی) ندانستن دلیل بر نبودن نیست,مثلا من تا به حال یک نوع خاص میوه استوایی را نه دیدم نه بوییدم نه درباره اش چیزی شنیدم اما نمی توانم بگویم در عالم چنین میوه ای نیست و کلی مثال دیگر …
اگر می خواهید ببینید که درون یا نفس یا ذهن یا روح چیزی هست،ببینید به آن علم حضوری دارید یا نه؟ برای مثال شما کتاب نیستید,شما میز نیستید شما بدن و گوشت و پوست و استخوان هم نیستید،شما مجرّد(کنده شده)از هر مادّه اید.
حال بنگرید یا نفس یا ذهن یا روح شما نه مرد است نه زن نه شکل دارد نه بدن دارد نه فارس است نه عرب نه ترک،(چشمان خود را ببندید) در مکان نیست(چون نمی دانید در مکانید یا نه؟)،در زمان هم نیست، حتی بالا تر از این ها:اصلا محدودیتی در خود نمی بیند،هیچ جایی نیست اما همه جا را فرا گرفته(چون مکان موجود انتزاعی است و محتاج اشیاء دیگر،پس اگر اشیاء دیگر مجازی باشند،مکان مجاز اندر مجاز می شود(دلیل مجاز بودن بعدا می آید))،راحت خلق می کند(مثال ساده اش مانند خیالپردازی,توهّم یا سائر افکار) راحت معدوم می کند،بدن را مخلوق خود می پندارد(چون آن را اندیشه خود می پندارد) دیگر اشیاء خارجی را نیز مخلوق می داند،خود را محتاج به خارج از خود نمی بیند بلکه بدن محتاج است،
روح هر چه فکر می کند نمی تواند نیستی و نابودی مطلق خود را تصوّر کند نه به خاطر ضعفش بلکه چنین چیزی اجماع متناقضین هست(فکر کردن ناشی از هستی است وهستی نمی تواند با نیستی مطلق جمع شود) و از حد الفاظ و کلمات خارج نمی شود البته با تسامح
(نیستی 2قسم است:1-نسبی مثل نبودن در خانه یا مدرسه که مستلزمِ بودن در مکان دیگر است 2-مطلق که اصلا وجود ندارد که مثال داشته باشد و از حد الفاظ تجاوز نمی کند البته با تسامح)
(این دلیلی است بر جاودانه بودن روح انسان بنابراین بعضی در یونان باستان و هندوستان قائل به تناسخ شدند مثل فیثاغورس به خلاف گزانفون موحّد و ارسطو و شاید سقراط و افلاطون امّا ادیانی که به حضرت ابراهیم-علیه السلام- وصل می شوند قائل به معادند)
(من هم فقط از راه محاسبات عقلی رسیدم،این مسائل شبیه مسائل حد(Limit) است مثلا شما هیچ وقت به بینهایت نرسیده اید اما lim 1/x | x->∞ می توانید حساب کنید یا می توانید بگویید دو خط موازی در بینهایت به هم نمی رسند(طبق هندسه ی اقلیدسی)(در مثال مناقشه نیست))
شاید کسی بگوید این ندانستن هایی که سبب نبودن است،به خاطر ضعف روح در ندانستن است.
جواب:تکرار می کنم:روح حتی در خود محدودیتی احساس نمی کند که منجر به ضعفی شود (و با هیچ چیز تباین ندارد چون چیزی غیر خودش وجود ندارد و حتی افکارش وجود مجازی دارند واین افکار شدیدا وابسته به روح هستند و اگر بر فرض او نباشد افکار نیست و اگر او باشد لازم نیست که افکار هم باشند) و این(عدم محدودیت روح) اگر کاذب باشد تناقض لازم می آید(شرح تناقض:اگر کاذب باشد پس محدودیت وجود دارد،اگر وجود داشته باشد یا باید در خارج باشد یا در داخل اما اگر در خارج باشد دیگر متعلق به روح نیست(صفت محدودیت انتزاعی است مثل عدد و رنگ) یعنی دیگر محدودیت روح شما نیست پس باید در داخل باشد اما اگر در داخل باشد شما باید به آن علم داشته باشید که علم ندارید(=تناقض))(البته استدلال های بیشتر و موشکافی های قشنگتری هم هست که باید جانب راحتی و اختصار را رعایت نمود)
همه ی معلومات روح مجازی است زیرا معلومات وجود متکی به روح دارند و اگر روح نباشد آن ها هم نیستند این یعنی مجازی بودن و حتی بالاتر از این،موجودات خارجی و جهان خارجی از جمله بدن انسان مجازی اند زیرا روح بدیهی ترین مسأله را یافته:وجود خودم حقیقت دارد و یکتاست و جزء ندارد و نام ندارد و محدودیت ندارد و شرّ ندارد اگر موجود حقیقی غیر از من وجود داشت من محدود می شدم و محدودیت خود را احساس می کردم و می دانستم حال که من احساس نمی کنم پس فقط من هستم و هیچ چیز دیگری نیست و هر چیزی که ظاهرا وجود دارد،مجاز است و همه به سوی من بازگشت می کنند ومن حقم و حقیقتم.(اگر این علم حضوری را نپذیریم،تمامی علوم انسان که بر پایه ی بدیهیات است،فرو می ریزد(توضیح بیشتر بعدا می آید)و اگر بپذیریم همه علوم ما بازی در مجاز است ولی بیهوده نیست،زمانی این مجازات ارزش دارد که ما را کمک به فنای در خدا کند)
بنابر این روح تنها گزاره حقیقی که درباره خود صحیح می داند:هستم آنکه هستم(هستم آنکه هستم
هستم آنکه هستم (به عبری: אהיה אשר אהיה) یا به صورت مختصر اِهیِه واژه‌ای عبری است که در کتاب مقدس ترجمه قدیم عیناً آمده‌است. اصل این عبارت چنین است: «اِهیِه اَشِر اِهیِه»، به معنی «هستم آنکه هستم» و از نام‌های خداوند در یهودیت و مسیحیت است. وقتی موسی در کوه حوریب خدا را ملاقات میکند و خدا موسی را مامور رساندن پیامش به سوی بنی اسرائیل میکند، موسی چنین میگوید:
«اینک چون من نزد بنی‌اسرائیل برسم، و بدیشان گویم خدای پدران شما مرا نزد شما فرستاده است، و از من بپرسند كه نام او چيست، بدیشان چه گویم؟» خدا به موسی گفت: «هستم آنكه هستم.» و گفت: «به بنی‌اسرائیل چنین بگو: اهْیَه (هستم) مرا نزد شما فرستاد.» و خدا باز به موسی گفت: «به بنی‌اسرائیل چنین بگو، یهوه خدای پدران شما، خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب، مرا نزد شما فرستاده.»
نتیجه کلّی: منصور حلّاج (انشالله در ماهواره از ایشان اسمی شنیده باشید و بشناسیدشان) درست می گفت
(ببخشید صریح تر از این نمی توانم بگویم)
شاید کسی فکر کند این برهان ایجاد دوگانه گرایی بین روح و بدن می شود اما در حقیقت وقتی اثبات شد که وجود بدن مجازی و اعتباری و از مخلوقات روح است این دوگانگی از بین می رود.
و همچنین شاید کسی فکر کند ما به تعداد همه ی مخلوقات یا حد اقل به تعداد همه ی انسان ها خدا داریم ؛در حالیکه این کاملا اشتباه است زیرا همه ی کثرات(تعدّد ها) آنطور که قبلا گفتیم از نظر هر کس مجازی است و فقط یک چیز وجود دارد یعنی هر کس اگر واقعا خدا را با مرحله ی عرفانی فنا لمس کند خدا را یکی می بیند و هر قید و صفتی که باعث تعدّد او شود را از او زائل می کند یعنی نمی تواند بگوید من به خدای (برای) خودم رسیدم زیرا همین ملکیّت کوچک باعث تکثّر می شود(هر کس بگوید خدای خودم,خدای خودت ،خدای او،با تعدد مضاف الیه ها تعدّد مضاف پیش می آید،زیرا در اضافه ی حقیقی،مضاف منحصرا برای مضاف الیه است) و از توحید حقیقی پایین تر است.حتی اگر بگوید خداوند عالم وقاد است باید بگوید صفت آوردن برای خدا با صفت آوردن برای غیر خدا تفاوت زیاد دارد.
شاید کسی بگوید مرحله عمل با نظر خیلی تفاوت دارد که این بحث جدایی می طلبد فقط جواب سرسری اش آن است که شما مرحله ی عمل را خیلی محدود فرض کردید و همه اش با علم امروزی می خواهید توجیه کنید،لطفا کلیپ های مرتاضین هندی را ببینید یا خودتان به آنجا سفر کنید.
تعجب نکنید نتائج این برهان خیلی شباهت به بعضی تفکّرات اگزیستانسیالیستی و ایدئالیستی امروز دارد(اما مساوی آنها نیست).
ادمین هم نشان داد چقدر برای خدا ارزش قائل بوده که او را موجود خیالی فرض کرده در دوردست ها و برای ما مانند آقای برتراند راسل مثال می آورد،مگر نشنیده اید جمله «ما به تو نزدیکتریم از رگ گردن» را، این هم تفسیر عرفانی فلسفیش.ائمه ی معصوم ما این همه درس توحید و خداشناسی و عرفان دادند,آقایان جاهل رفتند سراغ DNA اژدهای عصای حضرت موسی-علیه السلام-.خوب شد معجزه ی رسول الله-صلی الله علیه وآله وسلم- علاوه بر شقّ القمر،آثار ماندگاری مثل قرآن هم هست وگرنه معلوم نبود امروز چه اراجیفی بار ما می کردید،بروید قرآن بخوانید با تفسیر المیزان،شما قرآن را در نقدهای اینترنتی خوانده اید،مجری شبکه های ماهواره ای برای شما قرآن خوانده اند سپس نقدش کردند.
درباره حجیت علم تجربی و کلا تجربیات یک مقدار مطالعه بفرمایید تا مغرور به علم روز نشوید(موضوعات در نتائج تجربیات شخصیه هستند نه حقیقیه؛استقرای تام در همه افراد نوع خاص امکان پذیر نیست چون افراد مقدّر الوجود هنوز پدید نیامده اند؛استقرای ناقص مبتنی بر تعلیل، ابتنایش استوار بر یقین نیست یعنی تعلیلش ظنی است چون استمرار نتایج امکان دارد قائم به عامل ناشناخته باشد (این مبحث جداگانه ای می طلبد و فعلا جایش اینجا نیست ولی تلنگر خیلی خوبی است به شما ها))(البته شما همین علم روز را در این بحث ها درست به کار نمی برید و جایی که مخالفین شما می خواهند استفاده کنند شما همه اش تعجب می کنید و بعید می شمارید(مثل قضیه ی حیوانات کشتی حضرت نوح-علیه السلام-))
اگر هم می خواهید فعّالیت های روح را فیزیکی و در مغز جلوه دهید، به شما اشکال می گیرند: شما که بدیهی ترین معلومات روح و قوای مفکّره را غلط می پندارید پس چطور علوم حصولی که شامل همین نتائج آزمایشگاهی هم می شود را می پذیرید زیرا که صحّت علوم حصولی وابسته به صحّت علوم حضوری است چون شما باید در نزد خودتان صورت معلوم خارجی (که به اصطلاح فلاسفه نه عرفا واسطه در علم است) را احساس کنید(صورت معلوم خارجی خودش علم حضوری است) سپس نتیجه گیری و تولید علم کنید.و نمی توانید بگویید من بعضی علوم حضوری را صحیح می دانم وبعضی دیگر را غلط،چون از شما خواهیم پرسید:آن علوم حضوری که در نظر شما صحیح اند چه خصوصیت و واسطه ی صحیح ساز دارند؟اگر واسطه ی صحیح ساز از علوم حصولی باشد و علوم حصولی توسط علوم حضوری کسب شوند(که همیشه این طور است) پس شما مرتکب دور شدید(دور در استدلال غلط است) امّا اگر واسطه صحیح ساز را از جنس علوم حضوری بدانید باز از شما می پرسیم به چه علت این واسطه که از علوم حضوری است را صحیح می دانید اما بعضی دیگر از علوم حضوری را غلط می شمارید؟ ،شما باز باید قائل به خصوصیت و واسطه جدید صحیح ساز برای این واسطه قبلی شوید که تسلسل پیش خواهد آمد تا نهایت.(تسلسل در استدلال برای رسیدن به مبدأ و منشأ غلط است)
ثانیا این نتائج آزمایشگاهی هم به نوبه ی خود قابل تفسیر و جمع با نتائج خود شناسی و عرفان است.
ریاضت کشی در مرتاض ها به خاطر آن است که به خود بباورانند که ما محتاج به بدن نیستیم تا روح،قدرت مطلق خود را بنمایاند که البته راه به خطا می برند.ائمّه معصوم ما و پیامبر گرامی اسلام –علیهم السلام-بزرگترین مربی نفس و حکیم هستند و به خلاف عرفا و مرتاضان هندی که برای شاگردان خویش ریاضت های شدید و جان فرسا تجویز می کنند ایشان انسان را با سیر طبیعی رشد داده و به بالاترین مدارج انسانیت(می دانید انسانیت چیست؟؟؟) می رسانند همچون سلمان فارسی،کمیل،میثم تمار،رشید هجری،معروف کرخی،شقیق بلخی،بشر حافی،جولا،محیی الدین ابن عربی
کتاب های رساله ی علم و ادراک انسان اثر فیلسوف عارف فقیه شیعه سیّدمحمّدحسن الهی (برادر علّامه طباطبایی)
و شیعه در اسلام(علّامه طباطبایی)
و یا مثنوی مولوی و یا الله شناسی و «توحید علمی و عینی» مرحوم علامه طهرانی
را بخوانید.
نوشته شده توسط موظف(کلب النقی علیه السلام)
مشکل برهان شما در اینجاست که شما در مقدمه ی اول یک پیش فرض را پذیرفته اید و ان اینست «علمی وجود دارد به نام علم حضوری » و همینطور اینکه » این علم خطا ناپذیر است»
اما درک من از این مقدمه شما اینست که مثلا من به طور بدیهی میدانم که «من هستم»
خب بگذارید این گذاره را با این علم به اصطلاح حضوری اثبات کنیم :
یک کاغذ برمیداریم و شروع میکنیم اما مسئله اینجاست که ما اصلا نمیدانیم از کجا باید شروع کنیم
شاید در نهایت به این نتیجه برسبم که فقط روی کاغذ بنویسیم که «من هستم» که البته این تازه فرض مسئله است و هنوز چیزی اثبات نشده است.
اینکه یک مسئله به نظر بدیهی بیاید اصلا به این معنی نیست که اثبات شده است .
در نهایت میشود به این نتیجه رسید که ذهن انسان از اثبات وجود خودش ناتوان است و این صرفا یکی از ناتواناییهای ماست .
اما ریشه چیزی به نام علم حضوری در اینجاست که فیلسوفان و به اصطلاح عرفا یک پیش فرض دیگر در ذهن داشتند و ان این بود که انها دوست داشتند که انسان را موجودی فرای طبیعت بدانند و بشر را برتر از طبیعت اطراف بدانند و به همین دلیل در تقسیم بندی علم هم انرا 2 گونه میدانستند و چون انسان را موجودی برتر میدانستند علم مربوط به چنین انسانی را هم خطا ناپذیر میدانند در صورتی که باید اول اثبات میکردند که انسان موجودی فراطبیعی است.
پس اینکه شما میگویید علم 2 گونه است واقعا یک فرض دلبخواهی است .
بنابراین با اثبات نشدن مقدمه ی اول برهان شما کل برهان ناقص است.
اما در مورد علم یا بهتر بگویم شیوه علمی:مسئله اینجاست که ما بجز شیوه علمی (یعنی تئوری دادن و ازمایش تئوری برای تطابق با واقعیت) چاره ی دیگری نداریم برای شناخت طبیعت اطراف که خود به 2 دلیل میتواند باشد : 1: این به دلیل محدودیت ذهن ماست که نمیتوانیم شیوه ی دیگری بیان کنیم
2:واقعا در طبیعت نمیشود راه دیگری برای دستیابی به واقعیت پیدا کر د
اما بگذارید نظر شیوه علمی را درباره ی گذاره «من هستم» بیان کنم
شیوه ی علمی به ما میگوید اینکه من میگویم «من هستم» در حقیقت باید اینگونه باشد «من هوشیار هستم»
و علم کلمه ی هوشیار را به این دلیل اضافه میکند که مشاهده میشود وقتی به انسانها داروی بیهوشی تزریق میشود انها تنها چیزی که به خاطرمیاورند شمارش معکوس قبل از عمل و سپس خارج شدن از اتاق عمل(البته اگر زنده بمانند) است و کلا هیچ احساسی از گذر زمان و یا بودن در مکانی در حین عمل وجود ندارد و به همین دلیل امروز مسئله ی علم توضیح پدیده ای به نام هوشیاری (conscious)
که در این رابطه البته ازمایشاتی صورت گرفته و کارهایی انجام شده برای مثال میتوان به شبیه سازی فعالیتهای مغزی پروانه توسط ابر کامپیوتر ها اشاره کرد که میتواند شروعی باشد برای شبیه سازی ذهن انسان (که البته شاید راهی طولانی به نظر بیاید ) و اگر چنین اتفاقی بیفتد میتوان واقعا فرایندهای ذهنی یک فرد را مستقلا نگهداری کرد و حتی از ان کپی برداری نمود .
برای اطلاعات بیشتر میتوانید سخنرانیهای اقای دکتر sam harris (عصب شناسو نویسنده) ببینید که البنه اگر گیر نمیدهید این سخنرانیها در youtube هست
آقایی که میگید سواد ندارید و برید تو نت سرچ کنید من خودم دانش آموز رشته ی علوم تجربی و دانشجوی رشته پزشکی هستم و انقدر در شما کم عقلی میبینم که مباحث علمی رو بیان نمیکنم چون مطمئنم هیچی سر در نمی آورید
فقط بدانید دختر که 9 سالگی به بلوغ میرسه مطلع هستید که گامت های آن به بلوغ رسیده و در هرماه تقریبا یک گامت بالغ رها میکنند و رحم هر ماه با تغییراتی مداوم بدن را برای یک حاملگی احتمالی آماده میکند که به آن چرخه ی قاعدگی گفته میشود(زیست شناسی و آزمایشگاه 2، سال سوم دبیرستان،فصل 11)مجبوریم از این نکات ابتدایی استفاده کنیم
بعدشم شما امواج رو میبینید از توش کل در میارید؟احمق امواج شکل داره؟
حالا اون موقع دوختر 9 ساله قد و هیکلش اندازه ی یه دختر 20 ساله بوده،جهش باعث شده که به این شکل باشه الان دختر 9 ساله قد وهیکل کوچک داشته باشه که بسا بلوغ و انجام تکلیف اون در 9 سالگی به انجام نرسه و دچار بلوغ دیررس بشه!!!!!
من تهمت نمیزنم آدمی که یه چیزی رو قبول نداره باید کلا از بیخ و بن قبول نداشته باشه تو که نه ائمه رو قبول داری نه اسلام رو پس غلط کردی به احکام اسلامی توجه داری!
هروقت میری دستشویی طهارت میکنی،هم خوابی با محارمت نداری،هروقت جماع میکنی غسل جنابت میکنی(خدا رو شکر علمشونم اثبات کرده که دوش گرفتن پس از رابطه ی جنسی آرامش بخشه)و ….. اینا رو همش اسلام گفته تو که قبول نداری باید از این به بعد دور این کار ها رو خط بکشی
موظف عزیز ممنون از نظر لطفت اینها از علم چیزی سرشون نمیشه چه برسه به منطق و فلسفه
با زهم به پیامبر یه مشت عرب جاهل دورش بودند خدا به ما رحم کنه که اینا اندازه ی یه خرمگس عقل ندارند!
عزیز من همین الان دخترهای 20 ساله ی ما به خاطر فقر اهن و کلسیم اندازه دخترهای 9 ساله شده اند تو چجوری ادعا میکنی که اون زمان دخترهای 9 ساله اندازه دخنران 20 ساله بوده اند
اگر این جهش های شما رو همینجوری در طول تاریخ ادامه بدهیم احتمالا به انسانهایی غول اسا مثلا در 6000 سال پیش خواهیم رسید !!!
واقعا تو اگه مدرک پزشکی بگیری فاتحه جامعه پزشکی خوندست !!
آقا دختر 9 ساله هیکلش به اندازه ی رستم بوده قبول… از نظر عقلی و روانی چطور؟؟ الان اگه یکی دخترشو 14 سالگی شوهر بده بهش نمیگن نفهم ؟ این هیچ…. خود محمد در سن54 سالگی عایشه ی 6 ساله رو میگیره… آقا گیریم هیکلش درحد دختر20 ساله… عقلش هم در حد دختر20 ساله… کدوم آدم عاقلی این کارو میکنه؟ 40-50 سال اختلاف سنی کم نیست… این بچه 10 سال دیگه که بدون شوهر شد هنوز اول راهه هنوز جونه !
اگه خیلی ادعای اسلام داری…و انگشتر عقیق دستت میکنی چون فلان اما میکرده … بیا و دختر 6 ساله نه… 16سالتو بده به یه پیرمرد 54 ساله که کلی زن دیگه هم داره !
اما زمانی که پیامبر این کارو کرد این چیزا عادی بود… یعنی شعور مردم تو بحث ازدواج در این حد بود…الان خدا شکر شعور خیلی بیشتر شده اما ..اما ! اگه بخوایم برگردیم عقب و بینیم اسلام چی گفته اشتباه کردیم … مثل این میمونه که مثلا تو دنیای امروزی ماشین داشته باشیم… بگیم نه شتر سواری کامل ترین چیزیه و بهترینه …
در جواب یک دوست:
شما زمان خلفای بنی عباس رو نمیدانید،اما بدانید که شرایط خفقان و ظلم به حدی بوده که امام حق کوچکترین حرکتی را نداشتند چه برسد به انتشار مقاله،کارشون را بلد بودند با تربیت شاگردان علمشون رو انتشار میدادند
امام موسی کاظم در زندان،امام رضا در مشهد کنار دست مامون(به اجبار ولیعهد تا حرکات امام کنترل بشود)
امام جواد در شهر نظامی،امام هادی(ع)-جانم فدای امام نقی- در پادگان نظامی سامرا محاصره(امام هادی از طریق روغن فروش که نامه ها را در شیشه های روغن قایم میکرد با اصحاب ارتباط داشتند،بعد توقع دارید بتونند که کار علمی کنند و مقاله انتشار بدند؟خلفای عباسی هم به دیده منت بگذارن و بگن ای قربونت بشم بیا از اسلام ناب محمدی بگید؟
عقل دارید؟آدم به دشمن و مخالفش میدان میده؟
همین زمان پهلوی چقدر از امام خمینی مقاله چاپ شد(به جز اعلامیه هایی اندک که هرکس اون ها رو داشت میدونید ساواک چیکار میکرد)
الان فهمیدی چرا مقاله ای از امام صادق نیست؟ولی علمشو از شاگردانش انتقال داد؛جابر ابن حیان کسی که جوهرلیمو رو کشف کرد!!!!!
پس همه ی شرایط سیاسی؛اجتماعی،نظامی و…. در نظر بگیر بعد بشین اینجا بگو کار کی اشتباه بوده کار کی اشتباه نبوده!
پیامبر و 12 نور آسمانی عصمت دارند و از کوچکترین اشتباه و خطایی به دورند!
عصمت توسط انسان قابل تشخیص نیست پس پیامبر و 12 امام رو خدا انتخاب کرده(یه نفر درک کن که جمع خانوادگی نبوده)
از این به بعد هم به مقدسات ما توهین بشه چگونگی به وجود آمدن تک تکون رو رو میکنم تا آبرتون تو کل دنیا بره!اگه میخوای حرف بزنی مثل آدم وگرنه ماهم از بی احترامی کردن به کسی ابایی نداریم
من در جواب شما باید بگویم یک ابله باسواد از یک ابله بیسواد ابله تر است
واقعا وحشتناک است که افراد برای معالجه به شما مراجعه کنند در حالی که میدانند شما مهملاتی را در ذهن نگهداری میکنید هیچ اثباتی برای ان ندارید و دارای ذهنی پر از تناقض هستید
اما در مورد دختر 9 ساله گفتید من پدرم پزشک هستند و البته میدانند که بارداری برای دختران زیر 18 سال خطر مرگ دارد
حال ببینید فاطمه کسی است که در کودکی به عقد علی در امد و در جوانی مرد واقعا اینکه بگوییم بعد از 5 بار بارداری انهم در سنین کم او در اثر همین بارداریها مرد محتمل تر است یا اینکه بگوییم یک دفعه یک خبیثی در را در شکم او کوبید ؟!!
در ضمن مقدسات شما خودبهخود مسخره هستند انقدرها نیازی به مسخره کردن ندارند !!
يکبار بواسير مقدس امام نقي (ع) درد ميگيره و ايشون پيش طبيب سامره ميروند..طبيب بعد از معاينه به ولي امر مسلمين ميگه که، اماما ! شما نبايد پر خوري کنيد، سوسمارنخوريد، موش نخوريد، خرما نخوريد، و بالاي منبر هم نرويد..حضرت ميپرسند خوب اون هارو نميخوريم، ديگه چرا بالاي منبر نرويم؟!طبيب پاسخ ميده آخه وقتي بالاي منبر ميرويد، گُه زيادي ميخوريد!!!
تقيه اسلامي ،امام نقي(ع)
روزي امام نقي (ع) از اسارت يكي از جهادهاي كه راه انداخته بود، بر ميگردد به سامرا، ازش پرسیدن خوب زمان اسارت چه جوری بود ؟ میگه دشمنا خیلی با ما بد رفتاری میکردن ! یا ترتیبمونو میدادن یا میکشتنمون ! بعد میبینه 3 کرده میگه البته من شهید شدم !
روزی ابولاشی از امام نقی پرسید: چگونه است در در زمان رسولولا «دوختر» 9 ساله قد و هیکلش اندازه ی یه دختر 20 ساله بوده؟ امام نقی پاسخ داد: چون رسولولا بر جماع با دختران عجله داشتند به اذن خدا هر سال قمری را به دو سال جمعی (=مناسب برای جماع) تقسیم فرمودند تا سن زیبا رویان را با سال جمعی اندازه گیری کنند. البته برای احتیاط 2 سال جمعی هم به سن آنها اضافه می فرمودند.
بعد از سخنان ناگهان امام ذوالنقار را کشیدند و ابولاشی را به دو قسمت تقسیم کردند. اصحاب علت را جویا شدند امام فرمود: این بی شرف قصد داشت در آینده با تحصل در رشته علوم تجربی و سپس با تحصیل در رشته پزشکی فقط بخش شمارش گامت های دختران 9 ساله را یاد بگیرد و بعد هر گهی که دلش خواست بخورد. در این لحظه امام مکثی فرمودند و ادامه دادند: هرچند که با توجه نوع آفرینش اصحاب من، بعید است آنها توان ذهنی تحصیل در این چنین رشته هایی را داشته باشند. اصحاب من تا سالها با داستان یوگی و دوستان (=نوح و حیواناتش) سرگرم خواهند بود.
خدا گه خورده که فقط پیامبر و فاطمه و اون دوازده نفر رو معصوم قرار داده. مگه من چیم کمتر بود؟ چرا من رو معصوم قرار نداد؟ به خدا اگه من رو معصوم قرار می داد با هیچ 9 ساله ی 20 ساله نمایی جماع نمی کردم که معصوم تر بمونم. هیچ کسی رو به جرم این که به من اعتقاد نداشت یا جلوی پذیرش باور من مقاومت می کرد گردن نمی زدم تا معصوم تر بمونم. قول می دادم آدم بهتر و معصوم تری از این رسولولا بمونم. ای تمام بول و غائط ها به حلقومش که هر بدبختی می کشیم از مزخرفاتی است که اون مرتیکه بی همه چیز آورد که یه مشت عرب جاهل رو خر کنه، نگو ایرانی بعدا از اون هم خرتر میشه.
ضمن عرض تسلیت به جامعه‌ی پزشکی کشور، من واقعا از مسئولان محترم تشکر میکنم که ظرفیت‌های آموزشی را به حدی افزایش داده‌اند که همهی افراد امکان ادامه تحصیل یافته‌اند! شما اخیرا در پاسخی دندان‌شکن فرموده‌اید «احمق امواج شکل داره؟». جدا تا به حال اصطلاح «شکل موج» را نشنیده‌اید؟! من یادم نمی‌آید دقیقا در چه پایه‌ی تحصیلی در ایران اینها را یاد می‌دهند اما مطمئنم در راهنمایی یا دبیرستان در مورد طیف الکترومغناطیسی توضیح می‌دهند. دوست من، هر چه شما میبینید همین امواج الکترومغناطیسی است که توسط سلولهای استوانه‌ای و مخروطی داخل چشم شما به occipital cortex مغز فرستاده میشود. از ۴۰۰ تا ۷۵۰ تراهرتز را همین نور مرئی تشکیل میدهد! پرتوهای دیگری هم مثل فروسرخ، فرابنفش یا گاما هم وجود دارد که شما با چشم‌تان نمی‌توانید ببینید، اما مانند فعالیت نورون‌های عصبی، میتوانید با ابزار مناسب آنها را مشاهده کنید.
بگذارید اصلا یکبار یادآوری کنیم که چه شد که بحث به اینجا رسید: شما با توسل به مغلطه‌ی straw man ادعا کردید که ما می‌گوییم به خدا اعتقاد نداریم چون نمیتوانیم آن را ببینیم! در حالی که هیچ کدام از ما تا به حال چنین ادعای احمقانه‌ای نکرده بود! بعد شما خوشحال از اینکه توانسته‌اید تمامی مبانی فکری ما را متلاشی کنید، ادامه دادید که «درد را هم نمیتوان دید اما وجود دارد»؛ که نشان از بلوغ ذهنی شما میدهد چون من یادم می‌آید که در کتاب دوره‌ی دبستان استدلال میکرد که «هوا را هم نمیتوان دید ولی وجود دارد» که یعنی حداقل توان تعمیم مطالب در شما پرورش یافته است! من در جواب شما گفتم که اولا ما چنین استدلال احمقانه‌ای نیاورده‌ایم و شما باید خیلی ساده‌لوح باشید که فکر کنید ما اینقدر ساده‌لوح هستیم! دوما اینکه موجودیت خارجی نیازمند عینیت نیست، اما با این حال درد را که شما به عنوان مثال آورده‌اید قابل مشاهده و اندازه‌گیری است. من کاملتر برایتان توضیح دادم که چگونه و با چه ابزاری میتواند پیام‌هایی که از receptorهای حسی و از طریق spinal cord به مغز مخابره میشود را اندازه‌گیری و visualize کرد. اما شما باز هم عجله کردید و بدون مطالعه قبلی اینجا کامنت گذاشتید و من را «احمق» خطاب کردید. به عنوان کسی که به طور مداوم با تبدیلات فوریه و ویولت سر و کار دارد، درک شما از پردازش سیگنال برایم همانقدر تعجب‌برانگیز است که احتمالا نظرات شما در مورد فرگشت برای یک بیولوژیست.
با عرض شرمندگی، من برای تجویز قرص جوشان ویتامین C هم به شما مراجعه نمیکنم. من که رشته مهندسی خوندم ولی فکر کنم برای شما همان سال اول درس آناتومی ارائه بدهند، چطور حتی از ماهیت درد کمترین اطلاعی ندارید؟ تا بحال فکر نکردید چرا افرادی که قطع نخاع می‌شوند، پاهایشان، و در نتیجه درد در آن قسمت، را احساس نمیکنند؟
بله جهش انقدر زیاد بوده که قد حضرت آدم به 24 متر میرسیده!!!!!
قبر هابیل در سوریه سندی بر دیده چشمان کور شما!!!!
حضرت زهرا هم اون زمان مطمئن باشید اندازه ی دختران امروزی نبودند!
یه نفر تو که اون شب ننت تو باغ به چهار نفر داشت میداد،بعد از ترکیب چهار اسپرم به وجود آمدی هنوز باباتو پیدا کردی؟
هرروز داره بین اون چهارتا 10-20-30-40 میکنه بگرد پیدا میشه(گفتم به مقدسات توهین کنید جواب میگیرید حالا این اولیش)
خیلی خری شکل امواج خطوطه اینم سگ بلده،تو واسه من یه شکل بیار،شکل با خط فرق داره!
قطع نخاع هم برای از بین رفتن سلول های عصبی؛و نورون ها نمیتوانند به فضای سیناپسی پیام عصبی انتقال بدند
من سال اول دانشگاه یه کنفرانس تو کلاس فیزیک ارائه دادم که راجع به همین موضوع بود. نتیجه این بود که انسان غول پیکر از لحاظ فیزیک و زیست شناسی وجودش غیر ممکن هستش. اگر انسانی بخواد 24 متر قدش باشه، باید استخون هاش به حدی کلفت بشن که دیگه از شکل انسان خارج میشه و شبیه یه جونور دیگه میشه. در غیر این صورت اصلا توانایی ایستادن و تحمل وزن خودش رو نخواهد داشت. الهی هر چی مسلمون بی مغز هستش رو تو قبر هابیل چال کنند، بعد امام نقی به همراه ما بریم روشون غائط و بول کنیم.
پس حضرت فاطمه زهرا شاسی بلند بودند؟ مرحبا، احسنت، سبحان الله. اگه قول بدی ایشون حوری من میشه تو بهشت من توبه می کنم و دوباره مسلمون میشم. همچین داف عربی رو اگر مثل گوسفند قربانی بلند نکنی و به زمین نزنی عمرت بیهوده سپری شده.
به امید روزی که مغز نخودی های مثل ایرانی با غیرت زودتر دچار جهش و تکامل شوند و به انسان تبدیل شوند.
اقا من میخوام حرفهای اقای ایرانی با غیرتو تئوریزه کنم:
مشاهدات:
دختر 20 ساله ی امروز هم قد دختر 9 ساله 1400 سال پیش است
هابیل 24 متر قد داشته است
(حرکی غبول نکرد هرومضادصت)
خب متوسط قد دختر بالغ 20 ساله 150 سانتیمتر است
و متوسط قد دختر 9 ساله 135 سانتیمتر است
ما فرض میکنیم که نسبت قدی در طول زمان حفظ شود(اگر چنین نیست من از ایرانی با غیرت خواهش میکنم مشاهدات دست اول خودشونو در اختیار ما بگذارند)
این نسبت میشود 1.111
فرض میکنیم اولین اجتماع انسانی مربوط به 200000 هزار سال پیش باشد (این اطلاعاتو باستانشناسهای ملعون کشف کردند و من همینجا دوباره از باغیرت خان میخوام مشاهدات خودشونو در این زمینه بگن)
باتوجه به اینکه جناب هابیل و خانواده محترم (حرکی توحین کنه هرومظادست) اولین خانواده بشری هستند پس ما قدمت انها را همان 200000 سال پیش میگیریم
فرض میکنیم هر 1400 سال چنین جهشی رخ دهد (دوباره خواهش دارم با غیرت خان از مشاهدات خودشون بگن)
خب حالا 200000 را بر 1400 تقسیم میکنیم :میشود 142 یعنی 142 بار جهش رخ داده
و سپس پیش بینی این تئوری به روز علمی رو از قد انسانها در 200000 سال پیش میبینیم: که میشود قد یک انسان امروزی ضربدر عدد 1.111 به توان 142: 471688098 سانتیمتر که خب شگفت انگیز است (اما باید توجه داشت که علم همیشه شگفت انگیز است)
بنابر این جناب هابیل خیلی هم کوتاه قد بوده اند و با توجه به شواهد قرانی که میگوید قابیل هابیل را به شهادت رسانده پس نتیجه میگیریم انسانهای ان روز گار چشمهای به شدت تیزبینی داشته اند(در حد تلسکوپ) چون قابیل بالاخره باید برادر خود را میدیده و بعد میکشته
همچنین از دیگر پیش بینیهای این تئوری اینست که در حدود 10000 سال اینده با همین روند قد انسانها به 30 سانتیمتر میرسد و این خود به ما این نوید را میدهد که مشکل تولید مثل هم به سلامتی حل میشود کره ی زمین جا برای تعداد بسیار زیادی انسان دارد . حالا میفهمیم چرا اسلام این همه به جماع و بچه دار شدن سفارش میکند!!
(اصغر ترقه و یه دوست!متأسفانه من اینترنت پر سرعت ندارم،از جایی هم برای این کار ها خدمات و پول دریافت نمی کنم،نه می توانم به سایت یوتیوب بروم و کلیپ های سفارشی را ببینم)
{از اشخاص(کافران) مؤدبی که منطقی بحث می کنند و شبهات خود را انسان وار مطرح می کنند،پوزش می طلبم.
به مرتضی علي قسم برای کشتن اون بی شرفی که به فاطمه ی زهرا و پیامبر اسلام و ائمه اطهار علی الخصوص امام نقی علیه السلام توهین می کنه حاضرم تا اون سر دنیا بیام که این لکه ی ننگ رو از دامن بشریت پاک کنم،
بی ادب بی شرف حرومی!کافری کافر باش به جهنم! ولی چرا توهین می کنی؟میلیون میلیون کافر مثل تو هستند،کدومشون جفتک میندازه،کافریتت هم به کافر های واقعی نرفته.
از همه می خوام که بعد از خوردن عرق یا ویسکی یا ودکا یه چند ساعتی دور و بر وبلاگچه ی ادمین نیان
لعنت بر عمر و ابوبکر و عثمان و عائشه و وهابیت و بهائیت }
در تأیید ایرانی با غیرت با غیرت:در دهکده های غربی ایران،من دخترانی می دیدم که علی رغم سن پایین واقعا پایین چند برابر دختران شهری حجم و جرم داشتند و بالغ بودند به نحوی که مشابهانشان در شهر(که طبیعتا سن بالاتری داشتند) تشکیل خانواده میدادند،شما به مناطق گرمسیر سفر کردید مخصوصا قسمت های عربی خاورمیانه؟
دهات و روستا ها را دیده اید،آنجا رشد بدنیشان سریع است.
من خودم چندین آشنا دارم که با دختر های سن پایین شهری حول وحوش 13-14 ازدواج کرده اند.
بخوانید تا دیگر کمتر تعجب کنید (من همه ی صحبت های لوبون و مونتسکیو رو قبول ندارم)
گوستاو لوبون در تاريخ تمدن اسلام و عرب صفحه 509 مىگويد:
«رسم مذكور (رسم تعدد زوجات) فقط بر اثر آب و هواى مشرق و در نتيجه خصايص نژادى و علل و اسباب ديگرى كه به طرز زندگانى مشرق مربوط بوده پيدا شده است، نه اينكه مذهب آن را آورده باشد. و معلوم است آب و هوا و خصايص قومى از جمله عواملى است كه فوق العاده قوى و مؤثر بوده و حتى ما لازم هم نمىدانيم كه راجع به آن زياد قلمفرسايى كنيم. بعلاوه، اصل طبيعت و ساختمان مخصوص زنان مشرق و لزوم حضانت طفل و امراض و عوارض و غيره، آنها را اغلب مجبور ساخته كه از شوهر كناره گيرى اختيار كنند، و چون آب و هواى مشرق و جبلّت قومى طورى است كه براى مرد تحمل اين كناره جويى موقت غالباً غيرممكن بوده لهذا تعدد زوجات لزوم پيدا نموده است.».
منتسكيو در روح القوانين صفحه 430 مىگويد:
«در كشورهايى كه داراى آب و هواى گرم مىباشند زنها در سنين هشت و نه و ده سالگى بالغ هستند و بعد از اين كه شوهر كردند بارور مىشوند، به طورى كه مىتوان گفت در كشورهاى گرمسير ازدواج و بارورى زنها بلافاصله پشت هم صورت مىگيرد…..
…..اين است كه زنهاى كشورهاى گرمسير در بيست سالگى پير هستند و هنگامى كه تازه مىخواهند عقلشان به طرف كمال برود پير شدهاند … در كشورهايى كه هوا معتدل است، نظر به اينكه زيبايى زنها مدتى باقى مىماند و ديرتر به حد بلوغ مىرسند و وقتى كه ازدواج مىكنند به واسطه زيادى سن تجربياتى دارند و در موقع بچه‌دار شدن مقدارى از سن آنها گذشته و زن و شوهر تقريباً در يك سن و در يك موقع پيرمىشوند، اين است كه مساواتى بين زن و مرد برقرار شده و مردها بيش از يك زن نمىگيرند …
بنابراين قانون منع تعدد ازدواج در اروپا و مجاز كردن اين عمل در آسيا مربوط به مقتضيات آب و هواست …».
آقا دروغ که حناق نیست. بگین همینجوری. بابا تو همون دین مزخرف خودتون دروغ گناه کبیره هستش. تو دخترانی دیدی که از لحاظ حجم و جرم چندین برابر دختران همسن شهری خود بودند؟ چندین برابر؟؟؟ مثلا چند برابر؟ دو برابر؟ سه برابر؟ آخه چندین برابر میدونی یعنی چی؟ یه نیگاه به قد و هیکل خودت بکن. یه مقیاس دستت بیاد اینجوری از رو معده ات حرف نزنی. انسان های نرمال و سالم هر چقدر هم که اختلاف فیزیکی تو سایزشون داشته باشند میتونن درصدی از همدیگه درشت تر یا کوچک تر باشند. نه چندین برابر !!!!
پس از منظر علمی آقای منتسکیو انسان ها مثل میوه هستند، جاهایی که هوا گرم باشه زودتر می رسند و بالعکس. خب چرا ما این رو به چشم خودمون نمیبینیم؟ من خودم بارها جنوب رفتم. مثلا بندر عباس. اونجا چرا دختر ها هم اندازه و هم هیکل دخترهای همسن و سالشون تو تبریز هستند؟ نکنه فقط عربستان اینجوریه؟ نکنه فقط واسه محمد و علی اینجوریه؟؟؟؟
فقط کافیه مشاهدات عینی خودم رو با حرف های شما مقایسه کنم تا بفهمم شما اشتباه میگین.
به نام خداوند یکتا واجب الوجود عالم هستی
جوابیه از نقد منکرین علم حضوری مانند آقا یا خانم«یک دوست»:
(در این مقاله بدیهی و بدیهیات مساوی علوم حضوری است و بعضا اعم از حضوری و بدیهی یقینی اوّلی است(که ارتباط تنگاتنگی با علم حضوری دارد))
حدیث:من عرف نفسه فقد عرف ربّه (هر کس خود را بشناسد پس حقیقتا خداوندش را شناخته است)
نتیجه ی نقد ایشان انکار وجود انسان بود حتی مجازا،انکار به کلی وجود بود،انکار بدیهی ترین بدیهیات یعنی علم حضوری بود که البته این انکار و این تفکر غلط باز نشان دهنده ی وجود علم حضوری است،(علم حضوری مثل احساس آرامش یا تنش یا نفرت، درد،شادی،بودن،احساس قدرت بر تفکر و تخیّل،حضور صورت معلومات خارجی در ذهن ولو به صورت خطایی)،
فکر کردن و خیالپردازی و معلومات اشتباه داشتن و تصحیح آن یا پا فشاری بر آن بزرگترین دلیل(دلالت معلول بر وجود علّت) بر وجود علم حضوری است، که انکار آن،انکار صحّت تفکّر و در نتیجه انکار نتائج تفکّر از جمله علوم طبیعی است که با آن اثبات کرده اید «علم حضوری مثل تفکر و صورت ذهنی صرفا پدیده شیمیایی فیزیکی است»،زیرا در این صورت شما صحّت و حجیت ذاتی عقل را سلب کرده اید و آن را معلول عناصر شیمیایی کرده اید و 2 اشکال پیش می آید:
الف-باید مواد شیمیایی یا آثار آن عین هوشیاری شما باشد ولی شما ابدا خودتان را نشناسید و علم روز به شما بگوید چه هستید(که این باعث می شود صحّت همه ی دانسته های شما متزلزل شود زیرا شما باید علّت و منشأ اثبات و سنگ اوّلیه صحّت سائر دانسته هایتان را کشف کنید و تا قبل از کشف هیچ حرف یقینی نمی توانید بزنید(شرح بیشتر در ذیل مقاله است)) (تغییرات شیمیایی در مغز لازم نیست علّت تفکّر و بودن باشد بلکه می تواند معلول فعّالیّت های روح و بودن باشد،خیلی وقت ها تلازم وهمزمانی علّت و معلول سبب خلط تشخیص این دو از یکدیگر می شود)
ب-این که که شما حد اقل بر روی قسمتی از آنچه که برای صحیح فکردن (سنگ بنای همه استدلال ها و اثبات ها) لازم است نظارت ندارید و بلکه با تغییرات شیمیایی امکان دارد شما جزء را بزرگتر از کل یا 2 را کوچکتر از 1 تصوّر کنید یا متناقضین را قابل جمع بدانید (که این باعث می شود باز نتائج آزمایشگاهی حاصل از تجربه و قیاس خفیّ، متزلزل باشد)،البته من منکر این نیستم که فعّالیت های شیمیایی بدن بر روی حواسّ پنجگانه تأثیر می گذارند چون این حواس وظیفه ی ارتباظ با مادّه و آثار مادّه دارند امّا علم حضوری و کلّیات و مجرّدات از مادّه(مثال هایش گذشت) قابل پذیرفتن نیست،اگر هم بزرگترین اشکالتان فراموشی هنگام بیهوشی است توصیه می کنم با دقت مقاله ی قبلی را دوباره بخوانید (خواب و رؤیا هم دلیل خوبی است)(دلیل زندگی پس از مرگ)(خیلی از صوفی های جاهل برای آنکه خدا را بهتر لمس کنند،شراب سکر آور می نوشیدند)
و اگرچه من اثبات کردم دنیا مجازی است ولی نگفتم پوچ است و خطا و غلط و بیهوده
بلکه بین مجاز ها رابطه ها ونسبت های معین و غالبا ثابت وجود دارد(و لن تجد لسنّة الله تبدیلا سوره ی فتح آیه ی 23)(اینجا من از قرآن دلیل نیاوردم بلکه دلائل فلسفی جداگانه دارد)
اثبات یعنی برگرداندن و تجزیه اجزای مسأله و ساده تر کردن و تحلیل آن به اجزائی که راحت تر اثبات می شوند تا جایی که به جایی برسید که بدیهی است و عقل ضرورة آن را صحیح می شمرد یا به قول سوفسطایی ها جایی که اثبات ناپذیر است و معلوم نیست صحیح باشد،(مسأله های ریاضی مثال های خوبی هستند)(صحت و اثبات مسئله وابسته به این است که شما بتوانید برای آن مبدأیی پیدا کنید ولی اگر هیچ مبدأ و منشأیی نداشته باشد،دچار تسلسل می شوید و باید بی خیال اثبات شوید)(باز هم می گویم:مسأله های ریاضی مثال های خوبی هستند)
اگر شما بدیهیات را بخواهید اثبات کنید یا باید شرح لفظی(لغتنامه ای) یا برهان تنبیهی(آگاه ساز) بدهید یا دور خودتان چرخ بزنید
خب اگر می خواهید سوفسطایی باشید،بگویید و الا اگر همه بدیهیات را صحیح بدانید دیگر من و شما هم نظر هم شدیم و الا اگردسته ای از بدیهیات صحیحند امّا دسته ای دیگر نه:
،شما علت صحت آن دسته از بدیهی ها را بایذ ذکر کنید(جورج جورج است دلیل نمی خواهد اما جورج معلم است دلیل می خواهد،بدیهیات نیز اگر به ذاتها(به خودی خود) صحیح باشند گزاره ی «بدیهیات صحیح هستند» علّت حمل (خبردادن از نهاد(=مبتدا)) نمی خواهد چون وجود موضوع(=مبتدا) به تنهایی باعث وجود محمول(=خبر) است.پس اگر بگوییم صحّت در بدیهی بودن نهادینه نیست باید برای صحّت بدیهیات صحیح علّت بیاوریم،یعنی بگوییم چه چیزی در این دسته هست که باعث صحّتشان شده و نبودنش باعث غلط شدن آن دسته ی دیگر یا اگر به قول شما «ما ناتوانیم از اثبات کردن بعضی بدیهی ها پس صحّتشان مشکوک است اما برخی دیگر اینگونه نیست» باز به شما می گوییم چه چیزی در این دسته هست که باعث شده صحیح شوند ولی در آن دسته دیگر نیست و باعث شده مشکوک گردند،شما اگر بگویید نمی دانم پس پایه ی همه علوم شما جهل است زیرا اثباتتان وقتی به بدیهیات رسید دیگر نتوانست بیشتر پیش برود و اثبات شما ناقص ماند پس شما دیگر صلاحیت هیچ اثبات و نفیی ندارید حتی حق ندارید بیایید درون وبلاگچه و به ما و مقدساتمان توهین کنید چون که از کجا معلوم دین ما اشتباه باشد و سکولاریسم صحیح باشد؟شما که ملاک و علّت صحّت را ندارید.
اما اگر شک نداشته باشید و بگویید آن علت صحت بعضی از بدیهیات را می شناسید: یا باید بگویید از معلومات حصولی است که بطلان این مطلب آشکار است و در کامنت قبلی توضیح داده ام (دچار دور و تناقض شدن و یا حتی تسلسل) یا از معلومات غیر حصولی،غیر حصولی یعنی غیر «معلومی که اصلش در خارج است»،خارج هم یعنی غیر شما پس غیر حصولی یعنی معلومی که اصلش در غیر خارج از شماست یعنی معلومی که خودش و اصلش(دو تا نیستند،یکیند) داخل شماست یعنی علم حضوری، که شما باید دلیل صحّت آن را ارائه دهید زیرا فرض بر آن است که گفتید علم حضوری به خودی خود و به تنهایی صحیح نیست و باید ویژگی خاص این علم حضوری که باعث متمایز شدن و صحت بخشیدن به آن دسته از علوم حضوری که صحیح هستند را بگویید و باز این پاراگراف را درباره ی آن به دقّت اجرا کنید تا برسید به تسلسل.
اگر هم سوفسطایی هستید لا اقل از نوع عرفانیش باشید(کسی که فقط وجود خودش را بدیهی میداند) که باز خود را خدا می داند بدون هیچ قیدی یا خود را پوچ بدانید در نتیجه دست به این اعمال کثیف و شنیع در رد کردن مذهب قویم و مستحکم تشیّع و دین اسلام ناب محمّدی نمی توانید بزنید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و اللعن الدائم علی اعدائهم من الغاصبین و الناکثین و القاسطین و المارقین و الناصبیّین
یک نکته:
تمامی بحثهای انجام درمورد مقایسه دختران 9 ساله در زمان زسولولا (دگمه شیفت گیر کرده نمی تونم رسولولا بنویسم) با دختران کنونی مربوط به مقایسه قد (طول) انهاست. این مقایسه باید در مورد عرض آنها هم صورت گیرد! به نظر می رسد که عرض دختران در زمان رسولولا باید خیلی بیشتر بوده باشد. با توجه به این مورد عکس حضرت زهرا را با توجه به ابعاد اشاره شده سرچ کردم و خوشبختانه موفق به پیدا کردن شمایل مبارک شدم:
http://imgur.com/mJyw6
یا فاطمه الزهرا !!! تنها تو کوچه نریا ، ملعون های محل دزدن ، عشق علی رو میدزدن
بقایای صفحه دوم شناسنامه امام موسي نقی:
http://imgur.com/UpKmC
با سلام به دوستان!
من فکر میکنم بحث خیلی منحرف شده از مسیر اصلی و اصلا دلیلی نداره اینفدر وارد جزییات محاسبه جهش و سن عرب صدر اسلام یا قد انسان ده هزار سال پیش شد.
موضوع روشنه. دوستان مذهبی فکر میکنن بدون خدا و پیغمبر نمیشه زندگی کرد. ولی میبینید که میشه و خیلی از افراد دارن به زندگیشون ادامه میدن بدون مقدسات!
من موضوع رو از این نظر مطرح میکنم که حالا خدا نباشه چه اتفاق خاصی میفته؟ دوستان جهنمی ( به قول مذهبیون!) که دارن هر غلطی دلشون میخواد میکنن. گناه هم که به طرز فاجعه باری سیر صعودی داره. در تاریخ بشریت روزهای بدون جنگ به صد روز( البته آمار دقیقش یادم نیست ولی نزدیک به همین عدد) نمی رسه. این خدا که بود و نبودش هیچ فرقی نداره چه خیری داره. خدایی که سیستم ارسال مرسلین اش هیچ بازدهی نداشته. خدایی که مومنینش بیشتر از کافران دروغ و دغل به کار میبرند. بهتر نیست بشر با رجوع به عقلش دست به کار بشه تا منتظر آخرالزمان و نجات دهنده پایانی باشه. دوست عزیز مذهبی من می خوام الان از زندگیم لذت ببرم نه در فردایی نامعلوم!! آقا بده ما نقد ول نکنیم که کی بشه یه نسیه خوب گیرمون بیاد!!!!!؟؟
حاجیه خانوم مجتهد امین میگه:اگه اینور مرده شور خونه نفهمیدی این آیات و روایات حقه،دیگه اونور مرده شور خونه نه وقتشو داری بفهمی نه فایده ای داره!
قرآن میگه روز قیامت همه ی ستمگران وکافران انگشت حسرت به دهن دارند و میگن:اه انگار اینا راست میگفتند،انگار حرف نوح و محمد و موسی و زرتشت و عیسی و…حق بود،اما چه فایده دیگه دیره اون موقعه! تا زمان هست پی به حقیقت وجود قرآن و روایات 12 نور آسمانی ببرید؛به هرچی قبول دارید ضرر میکنید ها از ما گفتن بود!
در مورد توهین به حضرت صدیقه طاهره باید بگم،موظف عزیز فکر کردی اینا از نسل کی هستند،اینا از نسل یزید و ابی سفیان و دشمنان اهل بیت اند!
موقعی که یزید ملعون بر سینه ی مبارک حضرت نشست تا سر از بدن مبارکشون جدا کنه،امام فرمود اگر بلند بشی و بری(از این کار منصرف بشی) خودم تو قیامت شفاعتت میکنم!ولایت معنوی امام تو قلب اینا اثر نداره وگرنه میفهمیدند واقعا حسین و 12 نور آسمانی حضرت زهرا(س) کشتی نجات اند!
به گفته ی امام حسین(ما شیعه ها میگیم امام،سنی ها و اهل کتاب و کافران(آدم حسابی ها) میگن شخصیت بزرگ) می فرمایند:اگر دین ندارید آزاد مرد باشید.
کوروش کبیر(ما شیعه ها میگیم ذی القرنین پیغمبر خدا،اهل سنت و اهل کتاب،کافران(آدم حسابی)،ایرانی و غیر ایرانی میگن شخصیت بزرگ)می فرمایند:
در کشور من(ایران باستان) هر فردی در قوم و کیش خود آزاد است و به دین و ادیان دیگران احترام میگذارم!
والله من نمیدونم ولی انسان مدعی شعور و عقل به یکی از این دو حرف گوش میده و به مقدسات دیگران توهین نمیکنه!
ایرانی با غیرت عزیز، من پس ار سلسله بحث های فوق کارشناسی ارشد که شما انجام دادین از کافر بودن (از نوع غیر آدم حسابیش) بازگشتم و می خواهم سواراون کشتی نجات 12 نور آسمانی بشوم. لطفا یک بلیط تو قسمت امام نقی برای من صادر کنید !!! چون من یک نقوی هستم و یک نقوی هم خواهم مرد.
راستی یه مسئله ریاضی، وقتی میگی حسین و 12 نور آسمانی حضرت زهرا (س)، در حقیقت داری امام حسین رو دو بار میشمری. چون یه بار قاطی اون نور ها اومده. خیلی هم دیگه جسینی نکنش کشتی رو. دریا زده میشیم.
احمق ها این جریان ها از زبان امام زمان(عج) در زیارت ناحیه مقدسه آمده،بعدشم امام حسین نفرمودند منو نکش،فرمودند سر منو از بدنم جدا نکن،امام از شدت جراحت نفس های آخرشون رو توی این دنیا میکشیدند
امام حسین بعدش یه ،(ویرگول) میخواسته من نذاشتم!!!!
شمر ملعونم نبوده میخواستی بدون بدون،لااقل مختارنامه رو میدیدی!کسی هم که دستور قتل امام رو میده کارش با کسی که روی سینه امام میشینه هیچ فرقی نداره!!!!
حروم زاده ولد الزنا لقب امیرالمومنین فقط مال علی ابن ابی طالب!!!!
شمر روی سینه‌های امام حسین نشست و شروع کرد به titty fuck!
تیتی فاک چیه بی ادب، جماع البستانی !!!
هاها :))
رسولان فرهنگی،انقلابی های خستگی ناپذیر،پیروان حق و حقیقت!
بی هویت و بی سر و پا نباشید،فحاشی نکنید!
امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب علیهما السلام در جنگ صفین به سپاهیان خود فرمودند:فحش رکیک به دشمنان خود ندهید!
زرتشت شما(به نظر می آید پیامبر مجوس کسی غیر از زردشت بوده است به نام «کی افرام» یا «پرهام») می گفت: گفتار نیک و …
ائمه ای که به آن ها نا سزا می گویید کلامی دارند که عقول از ادراک آن هنوز که هنوز است عاجز است،دارای عمق و فلسفه ی عجیبی است.(اگر بخواهید مثال زیاد است: لاَ فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلاَّ أَنَّهُمْ عِبَادُك : «خدای من!هیچ فرقی بین تو و آن ها نیست جز آنکه آنان بنده و مخلوق تو هستند»
توقیع ناحیه ی مقدّسة در ماه رجب-مفاتیح الجنان
چطور می شود بین علت و معلول تفاوتی نباشد جز اسم و عنوان؟؟؟جواب این سوال وابسته به آشنایی با فلسفه و عرفان است،حتی اگزیستانسیالیست های خداناباور غربی مقداری درک می کنند که این کلام ارزشمند است و لو به عنوان موضوع تحقیق)
اما متأسفانه شرافتمندانه ترین ابزار شما برای نقد این بزرگان،علم تجربی شماست که متأسفانه آن را هم به طور ناقص و غرض ورزانه و همراه با تعصب به کار می برید،
کسی علم تجربی را به طور کلی نفی نمی کند ولی اشکالاتی هم به آن هست که شما باید پاسخگو باشید («یک دوست» از بین شما خوشبختانه این سؤال را ادراک کرد)،
چه عیبی دارد شما علوم عقلی را هم بیاموزید تا حکیمانه به بحث و مناظره با اهل فن بنشینید؟
من در خلال بحث های شما فهمیدم خیلی ها خدا را قبول ندارند،(این نشان دهنده ی «حرامزادگی» شما نیست بلکه ذهن انسانی پرسشگر است،خوب،سؤال بپرسید و با صفت علم جوئی و کمال طلبیتان پیش بیایید نه با زبان لجاجت و یکدندگی و پرخاشگری،سعی کنیم حرف همدیگر را بفهمیم،پایه و اساس استدلال هایمان ررا کشف کنیم تا تعامل بهتری داشته باشیم)اما متأسفانه یا خوشبختانه در میان شما جز «یک دوست» کسی نبود به یکی از برهان های خداشناسی پاسخ دهد و این،گمان من را درباره شما و جمع آگاهی بخش و فداکارتان بیش از پیش تقویت می کند که سواد و تحصیلات لازم را برای کمترین حرکت ضد دینی ندارید (البته لازم است سائر وبلاگ ها و سایت های ضد اسلام و تشیع را دید) ، چون هر دینی حتی دین زرتشتی و ادیان آفریقایی فلسفه ای برای خود دارند،مثلا هر کدام نظری متفاوت در باره «وجود» و «ماهیّت» دارند که این ارتباط ویژه ای با برهان علّیت دارد،برای مثال دین زرتشتی به خاطر آنکه تعریف اشیاء را واقعا مرکّب از 2 جزء «وجود» و «عدم» -یا دقیق تر بگویم -«نور» و «ظلمت» می داند،مجبور است 2 خدا(خدا در دین زرتشتی همیشه مساوی معبود نیست!) اثبات کند چون برهان علّیت آن دین، این مبنا را از اوّل اتخاذ کرده ،در نتیجه ی برهان،اثر آن مبنا ظهور پیدا می کند،
فلسفه ی عرفانی شیعیان،علت و خالق را تحلیل معلول و مخلوق می داند،یعنی علت را خارج از وجود معلول نمی داند و علّت را جدا و غیر از معلول فرض نمی کند برای همین برهان علّیتش مورد اشکال واقع نمی شود «1»(اشکال های بعضی فلاسفه غرب بر برهان علیت به خاطر تقریر ناقص مسلمانان یا فهم نادرست برهان است،برای همین من برهان دیگری برای خدا نوشتم تا از مظنه ی اشکال به دور باشد)
پس اگر به دنبال اساس و بنیان و تقویت شالوده ی حرکت و تلاش های حقیرانه ی خود هستید به دنبال یادگیری فلسفه بروید و من هم فهمیدم که اگر بخواهم از دینم دفاع کنم باید تئوری داروین را به خوبی یاد بگیرم (متأسفانه اطلاعات بیولوژیکی مناسب کافی ندارم) و باور کنید حرص زدن من بر این نصیحت ها دلیلی ندارد جز اینکه من هم انسان هستم و احساس و عاطفه دارم،وقتی شوخیهای شنیع شما را با حضرت اباعبدالله و طفل 6ماهه اش می بینم چشمانم می سوزد و جلوی اشک هایم را نمی توانم بگیرم
نمی توانم باور کنم کسی که می خواهد خرافه زدایی کند که لازمه اش دلسوزی خرافه زدا در حق خرافه پرستان است با این روش و منش قبیح دل من را به درد آورد،رسول الله که قصد خرافه زدایی از بت پرستان داشت به یارانش می گفت: وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ (انعام-108)
به آنانى كه غير خداوند یکتا را مىخوانند ناسزا نگوييد تا آنان از روى دشمنى و نادانى به خداوند ناسزا گويند.
اگر پیامبر دستور شکستن بت ها را در روز فتح مکه داد و امیرالمؤمنین آن ها را خرد کرد، قبلش به دست شیر خدا حضرت علی مرتضی آیات قرآن و دلائل یکتا پرستی را به گوش مردم مکه رسانده بود،قرآن پر از دلیل علیه شرک و مشرکین است،هنگامی که ابراهیم بت ها را شکست،تا مردم متوجه شدند و احساساتشان به خروش آمد،برایشان دلیل آورد،آن ها را به تفکّر درباره سؤال خود فراخواند،آن ها را به فطرتشان رجوع داد.(این داستان ها مشهور و در کتب دینی و تاریخی ثبت شده است)
حالا شما اگر قسمت شکستن بت ها را ناپسند می شمارید،مطمئنا با قسمت استدلال آن موافق هستید(؟؟؟)
پس ای پیامبران آخر الزمان برای ما استدلال و برهان بیاورید،ما که دلیل و اثبات برای خدا آوردیم متأسفانه ارزش آن را نداشت که جواب بدهید،پس به ما حق بدهید که یا منتظر جوابی باشیم و یا منتظر استدلالی نو برای توجیه خرافه زدایی خیر خواهانه تان
شما خوب است که دکتر سروش را سر لوحه ی خود قرار دهید تا ما فکر کنیم که کسی هست حرفی برای گفتن داشته باشد و لو غلط
این فضایی که درست شده،ما و شما را از هم دور می کند،بیایید متمدنانه گفتگو کنیم شاید پیش ما هم تکه شکسته ای از آینه حقیقت باشد،چرا فکر می کنید شما به انتهاء مسیر رسیدید،دین دستش برای شما رو شده،به چه پشتوانه ای؟آیا پشتوانه های شما خود پشتوانه دارند؟؟
برای مثال یکی لینک جلد دوم قرآن را در سایت گذاشته بود،مطمئنا این شخص سر از زبان عربی و بلاغت و فصاحت و گرامر این زبان در نمی آورد که فکر می کند قرآن،با این قران جلد دومی مشابه است.این شخص حتما روزی متعجبانه به این مسائل فکر می کرده اما چون تخصص نداشته یا تنبلیش می آمده که یاد بگیرد به عنوان و اسم کتاب و چند کامنت تعریف و «به به» و «چه چه» بسنده کرده و آمده روشنگری کند و لینکش را در اختیار بقیه قرار می دهد.
خواهش می کنم اول ضعف های خودتان را بر طرف کنید سپس دست لطف و ترحم را بر سر جامعه ی مذهبی ایران بکشید تا به عاقبت شبکه های ماهواره ای ضد جمهوری اسلامی دچار نشوید.
خیلی از براهین خداشناسی مبتنی بر فلسفه هستند،بهتر است فیلسوفانه به جنگ محبین اهل بیت –علیهم السلام- بیایید،چون یکی از سنگر های مقاوم تشیع -تأکید می کنم- تشیع،فلسفه و عرفان است.
______________
«1» يد، [التوحيد] لي، [الأمالي للصدوق] الْقَطَّانُ وَ الدَّقَّاقُ وَ السِّنَانِيُّ عَنِ ابْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي السَّرِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يُونُسَ عَنِ ابْنِ طَرِيفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ فِي حَدِيثٍ قَالَ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ يُقَالُ لَهُ ذِعْلِبٌ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ هَلْ رَأَيْتَ رَبَّكَ فَقَالَ وَيْلَكَ يَا ذِعْلِبُ لَمْ أَكُنْ بِالَّذِي أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ قَالَ فَكَيْفَ رَأَيْتَهُ صِفْهُ لَنَا قَالَ وَيْلَكَ لَمْ تَرَهُ الْعُيُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَكِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ وَيْلَكَ يَا ذِعْلِبُ إِنَّ رَبِّي لَا يُوصَفُ بِالْبُعْدِ وَ لَا بِالْحَرَكَةِ وَ لَا بِالسُّكُونِ وَ لَا بِالْقِيَامِ قِيَامَ انْتِصَابٍ وَ لَا بِجِيئَةٍ وَ لَا بِذَهَابٍ لَطِيفُ اللَّطَافَةِ لَا يُوصَفُ بِاللُّطْفِ عَظِيمُ الْعَظَمَةِ لَا يُوصَفُ بِالْعِظَمِ كَبِيرُ الْكِبْرِيَاءِ لَا يُوصَفُ بِالْكِبَرِ جَلِيلُ الْجَلَالَةِ لَا يُوصَفُ بِالْغِلَظِ رَءُوفُ الرَّحْمَةِ لَا يُوصَفُ بِالرِّقَّةِ مُؤْمِنٌ لَا بِعِبَادَةٍ مُدْرِكٌ لَا بِمَجَسَّةٍ قَائِلٌ لَا بِلَفْظٍ هُوَ فِي الْأَشْيَاءِ عَلَى غَيْرِ مُمَازَجَةٍ خَارِجٌ مِنْهَا عَلَى غَيْرِ مُبَايَنَةٍ فَوْقَ كُلِّ شَيْءٍ وَ لَا يُقَالُ شَيْءٌ فَوْقَهُ أَمَامَ كُلِّ شَيْءٍ وَ لَا يُقَالُ لَهُ أَمَامٌ دَاخِلٌ فِي الْأَشْيَاءِ لَا كَشَيْءٍ فِي شَيْءٍ دَاخِلٍ وَ خَارِجٌ مِنْهَا لَا كَشَيْءٍ مِنْ شَيْءٍ خَارِجٍ فَخَرَّ ذِعْلِبٌ مَغْشِيّاً عَلَيْهِ الْخَبَرَ (حدیث مشهور علی ابن ابی طالب:»خدایی را که نبینم نمی پرستم»)
علي خونخوار شما اين بود ، لطفا حماقت نكن !!
را در ذیل می آورم از خونخواري ولی امر مسلمانان علی ابن ابی طالب
1 کشتار قبیله بنی قریظه:
علی پی از پیروزی بر قبیله بنی قریظه تعداد 900 نفر از مردان قبیله را در مقابل گودال هایی که از پیش کنده شده بود سر برید تاریخ طبری ج3 ص1088)
2 کشتار خاندان ازد:
علی و یارانش در یک روز تعداد 2500 نفر از خاندان ازد را سر بریدند بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد(مروج الذهب ج1 ص729)
3 کشتار خوارج:
در نهم صفر سال 38 هجری در محلی واقع در دشت نهروان جنگ خونینی بین لشکریان علی و خوارج روی داد که در این جنگ حدود 1800 نفر از خوارج به قتل رسیدند
4 نبرد لیله الحریر:
علی در نبرید به نام لیله الحریر در حدود 500 تا 900 نفر را از دم تیغ گذراند. (منتهی الامال ج1 ص153)
5 کشتار عبدالله خرمی و یارانش:
آنانکه دست رنگ کرده بودندو شادی وشعف در اثر در گذشت محمد نشان داده بودند علی و خالد بن ولی همه را بکشتند و اجسادشان را در اتش سوزاندند( تاریخ طبریج 4 ص1380.1464-طبری ج6 ص2420.2265)
نقش علی در ترور مخالفان:
1 ترور شاعری بنام حویرث بن نقیذ:
وی شتر دختران محمد فاطمه و ام کلثوم را رم داده بود به فرمان محمد و توسط علی در جریان یک توطئه به قتل رسید.(سیره ابن هشام. ج2 ص273
2 سر بریدن مغیره:
پیر مردی بنام مغیره که پس از فتح مکه از ترس محمد گریخته بود بوسیله علی دستگیر و سر بریده شد( زنان پیغمبر. ص316)
3 علی شاه- رگ مردانی را برید و بمانند مرغان نیم بسمل انان را در بیا بان ها رها کرد تا با شکنجه بمیرند(امام علی-عبدالفتاح. ج5 ص27)
4 سر بریدن نضر و عتبه:
پس از شکست ائیل محمد به علی دستور داد که نضر پسر حارث را سر ببرد. همینطور در منطقه ای دیگر به نام الظیه از میان اسرا عتبه پسر ابی معیظ بدستور محمدو بدست علی سر بریده شد( منهی الامال. ج1 ص57)
5 سربریدن عتبه:
مردی به نام عتبه که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکریان اسلام به صورت محمد تف کرده بود بوسیله علی سر بریده شد(تاریخ طبری. ج5 ص1103)
در زمان اما علی مردم استخر چندین بار قیام کردند. اما علی در یکی از ان موارد عبالله بن عباس را در راس لشکری به انجا گسیل داشت و شورش توده ها در سیل خون فرو نشاند( فارسنامه. ابن بلخی. ص136)
در مورد دیگر که مردم استخر شورش کردند امام علی زیاد ابن ابیه که خون خواری و ادم کشی به انوشیروان دوم لقب گرفته بود به انجا گسیل داشت تا به سرکوبی قیام بپردازد. در مورد کشتار مردم استخر توسط زیاد ابن ابیه کتب زیادی نوشته شده ( نگاه کنید به کتاب مروج الذهب. ج2 ص29)
در سال 39 هجری مردم فارس و کرمان سر به شورش گذاشتند و حکام ستمگر علی را از شهر بیرون راندند امام علی مجدادا زیاد ابن ابیه را به انجا گسیل داشت و لشکریان وی از هیچ جنایتس فرو گذار نکردند( تاریخ طبری. ج6 ص2657و فارسنامه ص136)
مردم خراسان نیز در زمان علی برای چندین بار قیام کردند و چون چیزی ند اشتند که به عنوان باج و خراج بپردازند از دین اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانهای دست زدند امام علی جعد بن هبیره را بسوی خراسان فرستاد او رمدم نیشابور را محاصرهع کرد تا مجبور به صلح شدند(تاریخ طبری ج6 ص2586 و فتوح البلدان ص29)
در زمان امام علی نیز مردم شهر ری نیز سر به طغیان زدند و از پرداخت خراج خود دار کردند. علی ابوموسی را با لشکری زیاد به سرکوب شورش فرستاد و امور انجا را به حال نخستین باز گرداند( فتوح البلدان ص1599)
به روز گار خلافت علی بن ابی طالب چون پایان سال 38 و اغاز سال 39 بود حاث بن سره به فرمان علی لشکر به خراسان کشید و پیروز شد غنیمت و برده ی بسیار بدست اورد تنها در یک روز هزار برده میان یارانش تقسیم کرد لکن سر انجام خود و یارانش جز گروهی اندک در سرزمین قیقان سرحد خراسان کشته شدند( فتوحالبلدان. بلاذری)
علی ابن عبی طالب عبدالرحمان بنی جز طائی را به سیستان فرستادو لکن حسکه حبطی وی را بکشت پس علی فرمود: باید چهار هزار تن از حبطیان را به قتل برسانیم وی را گفتند حبطیان پانصد تن هم نشوند.( فتوح البدان. بلاذری)
علی ولایت اذربایجان را نخست به سعید بن ساریه خزاعی و سپس به اشعث بن قیس داد یکی از شیوخ اذربایجان نقل میکند که ولید بن عقبه همراه با اشعث از ولید طلب یاری کردو ولید برای یاری وی سپاهی از کوفه به انجا گسیل داشت اشعث جان به جان خانه به خانه فتح کرد و پیش رفت و پس از فتح اذربایجانگروهی از تازیان اهل عطا را بیاورد و در انجا ساکن ساخت و انان را فرمان داد تا مردم را به اسلام فرا خوانند( فتوح البلدان)
حالا باز هم ماله کشان اسلامی به ماله کشیدن خودشان ادامه دهند !
اگه يكبار ديگه به اسلام و مقدسات توهين كنين نكردينا ! دوتا حديث زير را براي كافرا ميگم كه خجالت بكسيد بريد توبه كنيد ..:
يکبار بواسير مقدس امام نقي (ع) درد ميگيره و ايشون پيش طبيب سامره ميروند..طبيب بعد از معاينه به ولي امر مسلمين ميگه که، اماما ! شما نبايد پر خوري کنيد، سوسمارنخوريد، موش نخوريد، خرما نخوريد، و بالاي منبر هم نرويد..حضرت ميپرسند خوب اون هارو نميخوريم، ديگه چرا بالاي منبر نرويم؟! طبيب پاسخ ميده آخه وقتي بالاي منبر ميرويد، گُه زيادي ميخوريد!!!
تقيه اسلامي ،امام نقي(ع)
روزي امام نقي (ع) از اسارت يكي از جهادهاي كه راه انداخته بود، بر ميگردد به سامرا، ازش پرسیدن خوب زمان اسارت چه جوری بود ؟ میگه دشمنا خیلی با ما بد رفتاری میکردن ! یا ترتیبمونو میدادن یا میکشتنمون ! بعد میبینه 3 کرده میگه البته من شهید شدم !
شما واقعا كارون بدي هستيد .. هنوز نميدونيد علي (ع) چه صلابتي داشت چقدر مهربون بود ..چقدر كمك ميكرد به انسانها … برويد خجالت بكشيد .. حالي امام نقي را مسخره ميكنيد؟!؟!؟
زيبائي علي و جوانمردي اورا كه در هر دوعالم مثال زدنيست را براتون ميگم كه آدم شيد :
1 کشتار قبیله بنی قریظه:
علی پی از پیروزی بر قبیله بنی قریظه تعداد 900 نفر از مردان قبیله را در مقابل گودال هایی که از پیش کنده شده بود سر برید تاریخ طبری ج3 ص1088)
2 کشتار خاندان ازد:
علی و یارانش در یک روز تعداد 2500 نفر از خاندان ازد را سر بریدند بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد(مروج الذهب ج1 ص729)
3 کشتار خوارج:
در نهم صفر سال 38 هجری در محلی واقع در دشت نهروان جنگ خونینی بین لشکریان علی و خوارج روی داد که در این جنگ حدود 1800 نفر از خوارج به قتل رسیدند
4 نبرد لیله الحریر:
علی در نبرید به نام لیله الحریر در حدود 500 تا 900 نفر را از دم تیغ گذراند. (منتهی الامال ج1 ص153)
5 کشتار عبدالله خرمی و یارانش:
آنانکه دست رنگ کرده بودندو شادی وشعف در اثر در گذشت محمد نشان داده بودند علی و خالد بن ولی همه را بکشتند و اجسادشان را در اتش سوزاندند( تاریخ طبریج 4 ص1380.1464-طبری ج6 ص2420.2265)
نقش علی در ترور مخالفان:
1 ترور شاعری بنام حویرث بن نقیذ:
وی شتر دختران محمد فاطمه و ام کلثوم را رم داده بود به فرمان محمد و توسط علی در جریان یک توطئه به قتل رسید.(سیره ابن هشام. ج2 ص273
2 سر بریدن مغیره:
پیر مردی بنام مغیره که پس از فتح مکه از ترس محمد گریخته بود بوسیله علی دستگیر و سر بریده شد( زنان پیغمبر. ص316)
3 علی شاه- رگ مردانی را برید و بمانند مرغان نیم بسمل انان را در بیا بان ها رها کرد تا با شکنجه بمیرند(امام علی-عبدالفتاح. ج5 ص27)
4 سر بریدن نضر و عتبه:
پس از شکست ائیل محمد به علی دستور داد که نضر پسر حارث را سر ببرد. همینطور در منطقه ای دیگر به نام الظیه از میان اسرا عتبه پسر ابی معیظ بدستور محمدو بدست علی سر بریده شد( منهی الامال. ج1 ص57)
5 سربریدن عتبه:
مردی به نام عتبه که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکریان اسلام به صورت محمد تف کرده بود بوسیله علی سر بریده شد(تاریخ طبری. ج5 ص1103)
در زمان اما علی مردم استخر چندین بار قیام کردند. اما علی در یکی از ان موارد عبالله بن عباس را در راس لشکری به انجا گسیل داشت و شورش توده ها در سیل خون فرو نشاند( فارسنامه. ابن بلخی. ص136)
در مورد دیگر که مردم استخر شورش کردند امام علی زیاد ابن ابیه که خون خواری و ادم کشی به انوشیروان دوم لقب گرفته بود به انجا گسیل داشت تا به سرکوبی قیام بپردازد. در مورد کشتار مردم استخر توسط زیاد ابن ابیه کتب زیادی نوشته شده ( نگاه کنید به کتاب مروج الذهب. ج2 ص29)
در سال 39 هجری مردم فارس و کرمان سر به شورش گذاشتند و حکام ستمگر علی را از شهر بیرون راندند امام علی مجدادا زیاد ابن ابیه را به انجا گسیل داشت و لشکریان وی از هیچ جنایتس فرو گذار نکردند( تاریخ طبری. ج6 ص2657و فارسنامه ص136)
مردم خراسان نیز در زمان علی برای چندین بار قیام کردند و چون چیزی ند اشتند که به عنوان باج و خراج بپردازند از دین اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانهای دست زدند امام علی جعد بن هبیره را بسوی خراسان فرستاد او رمدم نیشابور را محاصرهع کرد تا مجبور به صلح شدند(تاریخ طبری ج6 ص2586 و فتوح البلدان ص29)
در زمان امام علی نیز مردم شهر ری نیز سر به طغیان زدند و از پرداخت خراج خود دار کردند. علی ابوموسی را با لشکری زیاد به سرکوب شورش فرستاد و امور انجا را به حال نخستین باز گرداند( فتوح البلدان ص1599)
به روز گار خلافت علی بن ابی طالب چون پایان سال 38 و اغاز سال 39 بود حاث بن سره به فرمان علی لشکر به خراسان کشید و پیروز شد غنیمت و برده ی بسیار بدست اورد تنها در یک روز هزار برده میان یارانش تقسیم کرد لکن سر انجام خود و یارانش جز گروهی اندک در سرزمین قیقان سرحد خراسان کشته شدند( فتوحالبلدان. بلاذری)
علی ابن عبی طالب عبدالرحمان بنی جز طائی را به سیستان فرستادو لکن حسکه حبطی وی را بکشت پس علی فرمود: باید چهار هزار تن از حبطیان را به قتل برسانیم وی را گفتند حبطیان پانصد تن هم نشوند.( فتوح البدان. بلاذری)
علی ولایت اذربایجان را نخست به سعید بن ساریه خزاعی و سپس به اشعث بن قیس داد یکی از شیوخ اذربایجان نقل میکند که ولید بن عقبه همراه با اشعث از ولید طلب یاری کردو ولید برای یاری وی سپاهی از کوفه به انجا گسیل داشت اشعث جان به جان خانه به خانه فتح کرد و پیش رفت و پس از فتح اذربایجانگروهی از تازیان اهل عطا را بیاورد و در انجا ساکن ساخت و انان را فرمان داد تا مردم را به اسلام فرا خوانند( فتوح البلدان)
امام علی (ع)، خرس مهربون :)
شما نادانان نميفهميد و و وظيفه امربه معرف بنده را التفات نميكيند….اگر ميتونيد فقط يك آيه مثل قران نياوريد !!
كافروني چون شما ، به امام نقي (ع)میگن شما هم مانند نبي اكرم (ص)ميتوانيد یه آیه مثل قرآن بیاری؟! ميفرمايند آري اي برادر! و ادامه ميدهند : «هل تفکرون نحن خلقناکم بیضه بیضا» از امام میبپرسند یعنی چی؟ ميفرمايند «آیا فکر میکنید ما شما را تخمی تخمی آفریدیم؟»
سپس فرمودند، البته حديث هم بر ما نازل ميشود :
اين هم حديث نقلين : الجماع ُ السنتي